نجوم

بزرگترین وبلاگ نجوم

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

Alternative content



ماورای نور

 

ماورای نور

 

 

رصدخانه اشعه ایکس Chandra در ارتفاع بسیار بالای زمین در چرخش است و با دقت بسیار زیاد به تاریکترین نقاط فضا می نگرد. با جستجوی ترسناک ترین و با شکوه ترین جلوه های گیتی، ، آنچه چشمان ما قادر به دیدنش نیست را آشکار می سازد و ما را به آنسوی روشنایی ها می برد.

Chandra بهترین عملیات اختر شناسی اشعه ایکس ناساست. پنجره ای به جهانی باز می کند که قدرتمندترین پدیده ها در تاریکی می درخشند.


 

برای دانلود و مشاهده فیلم مربوط به این مقاله اینجا کلیک نماید.

(متنی که در حال مطالعه آن می باشید ترجمه گفتگوی های این فیلم می باشد)

 

دکتر HARVEY TANANBAUM: وقتی برای اولین بار به برخی از این چیزها نگاه می کنید، ناگاهان به این نکته می رسید که شاید این زمان، دقیقاً همان زمان خاصی است که این اکتشافات اساسی باید انجام می گرفت. هنگامی که آنها را درک نماییم به درجه بسیار بالایی از دانش پیرامون خود، جهان هستی و قانون های فیزیکی حاکم بر جهان دست خواهیم یافت.

 

Chandra یکی از اعضای رصدخانه بزرگ ناساست.  (گروهی از تلسکوپ های قدرتمند فضایی)

هدف این برنامه ساده اما جاه طلبانه است؛ جستجوی دقیق اعماق فضا برای یافتن پاسخ بزرگترین سوالات اختر شناسی.

اخترشناسان جهان را توسط چهار نور مورد بررسی قرار داده اند: مادون قرمز، گاما، نور مرئی و اشعه ایکس.

 

مطالعه اجسامی نظیر ستارگان توسط هر یک از این نورها جلوه های جدیدی درباره آنها را پدیدار می سازد. درست مثل این که برای گرفتن زیباترین و دقیق ترین عکس های ممکن، فضا را با تمام رنگ های مختلف نگاه کنیم.

رصدخانه Chandra برای بررسی آسمانها از طریق قوی ترین نور، اشعه ایکس، اختصاص یافته است.

 

 

 

دکتر JEREMY DRAKE : رصدخانه چاندرا به ما یاد داده است که می توانیم با استفاده از اشعه ایکس، محل تولد ستارگانرا پیدا کنیم. مکانهایی از کهکشان خودمان و کهکشان های دیگر که ستارگان در حال شکل گیری اند.

اشعه ایکس به ویژه در شکافت غبار نجومی و پیدا کردن پدیده های شدیداً مخربی از جمله انفجار ستارگان مفید است. با همکاری دانشمندان سازمان هایی از جمله ناسا و Smithsonian ، رصدخانه اشعه ایکس Chandra طراحی شد تا یک جستجوگر سیاه چاله باشد و به دنبال نواحی پر انرژی فضا بگردد.

پس از دریافت جایزه نوبل توسط Subrahmanyan Chandrasekhar ، اخترفیزیکدانی که ساختار و تکامل ستارگان را مطالعه می کرد، این رصدخانه به نام Chandra نام گرفت.

 

پس از گذشت زمانی طولانی و پیشرفت هایی که بود، ناسا در 23 جولای 1999 چاندرا را با شاتل فضایی Columbia به فضا فرستاد. تنها هشت ساعت پس از پرتاب، فنرها به آرامی Chandra را از Columbia بیرون فرستادند و با این کار تلسکوپ جدید در مسیر خودش قرار گرفت.

 

 

 

فضانورد EILEEN COLLINS : به شما خواهم گفت، هیچ چیز زیباتر از دور شدن Chandra برای انجام وظایفش نیست.

بیست و هفت روز بعد، Chandra چتر خورشیدی اش را باز نمود تا درون یک ابرسیاه چاله قدیمی را ببیند، نگاهی با اشعه ایکس به دنیایی که رازهای زیادی در خود نهفته است.

 

 

ترجمه نعیمه موحدی و محمد علی مسلمی از سایت رسمی ناسا

 

 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب


 
 
 


آیا به راستی موجودات فضایی وجود دارند ؟

 

 

بله. کافی است تا نگاهی  دقیق تر به اطراف خود بیاندازید. آنها را خواهید دید. شما یکی از آنها هستید... بالغ بر میلیون ها گونه مختلف جانوری و ارگانیسم زنده بر روی زمین وجود دارد. اینها موجوداتی هستند بر سیاره کوچکی به نام زمین، و در گوشه ای از کیهان. اینها همان موجودات فضایی هستند. پس اگر به دنبال بیگانگان فضایی خارج از زمین می گردید شاید بهتر باشد تا سوال اول را به گونه بهتری بیان نماییم." آیا حیات در خارج از زمین وجود دارد؟" با اینکه هنوز مدارک عینی اثبات این موضوع وجود ندارد اما جواب این سوال هم آنقدرها سخت نیست: " اینطور به نظر می رسد".

استفن هاوکینگ، دانشمند بسیار پرآوازه ومشهور فیزیک نجومی در سال 2010 به طور رسمی اعلام نمود که موجودات فضایی به طور حتم وجود دارند. او به سخنانش در این حد بسنده نکرد وهمچنین اخطار داد که ارتباط با آنها می تواند ایده بسیار بدی باشد. اما چطور ممکن است؟ از کجا می دانیم که موجودات فضایی ممکن است وجود داشته باشند و بر چه اساسی ارتباط با آنها خطرناک است؟

 

هاوکینگ در برنامه ای که از کانال دیسکاوری پخش گردید، اعلام کرد که وجود زندگی هوشمند فرازمینی کاملاً منطقی و ممکن است. این خبر در بسیاری از رسانه های معتبر جهان انتشار یافت به طوری که واکنش های  گسترده ای نیز در بر داشت. هاوکینگ هشدار داد که در صورت شناسایی زمین توسط موجودات فضایی، این امکان وجود دارد که آنها در جهت استفاده از منابع و اقامت در زمین، ما را مورد حمله قرار دهند. همچنین در ادمه بیان می کند که چالش اصلی ما این است که دریابیم این بیگانگان فرازمینی چگونه خواهند بود.

 

(تصویر گرافیکی و تخیلی از شکل دیگری از حیات در خارج از زمین)

 

در واقع بخش عمده استدلال هاوکینگ و فرضیه وجود موجودات فضایی بر پایه محاسبات ریاضی می باشد. تاکنون هیچ مدرکی دال بر وجود "زندگی" در هر سیاره دیگری به غیر از زمین یافت نشده است. اما با این حال ، این امر امکان وجود حیات فرازمینی بر سایر سیارات ناشناخته را از بین نمی برد. در واقع اثبات عدم وجود موجودات فضایی غیرممکن است. بنابراین در ادامه این مقاله با علل، دیدگاه ها و جنبه های مرتبط با وجود حیات در سایر سیارات آشنا خواهید شد. هم اکنون و بر اساس یافته های فعلی، شاید تنها پاسخ به واقع درست برای این سوال همان گزینه " بله ، به نظر می رسد که وجود دارند " باشد.اما هنوز نمی دانیم و برای اثبات نهایی این فرضیات، نیاز است تا آنها را بیابیم، و یا منتظر باشیم تا با زمین ارتباط برقرار نمایند.

 

 

(انسان برای کشف بیگانگان فضایی بسیار کنجکاو است؟ اما آیا ممکن است در پایان، این کنجکاوی به نابودی زمین و مرگ ما بی انجامد؟ و اگر آنها وجود دارند، آیا جهان آماده رویارویی با آنها می باشد؟)

 

 

حیات فرازمینی:

(مطالبی که در ادامه می خوانید بر اساس دیدگاه ها و نظریات محققین و اخترشناسان مختلف در رابطه با احتمال وجود حیات فرازمینی می باشد. )

اول آنکه، زمانی که می گوییم " موجودات فضایی" منظور آن دسته از تمدن های پیشرفته فضایی موجود در فیلم های علمی-تخیلی نیست. اگرچه احتمال وجود چنین تمدن هایی نیز وجود دارد، اما تاکنون هیچگونه مدرکی دال بر اثبات آن یافت نشده و فعلاً در محدوده فیلم های علمی-تخیلی باقی خواهند ماند. پس آنچه که مد نظر ما می باشد، به مبحث کلی "حیات خارج از زمین" اشاره دارد. بر همین اساس اینگونه به نظر می رسد که عدم وجود حیات فرازمینی غیر ممکن می باشد. مهم نیست اگر تاکنون با آن روبرو نشده ایم، احتمالات چنین بیان می کنند که این حیات وجود دارد. به این اعداد نگاهی بیاندازید و لحضه ای به آن بی اندیشید:

 

 

آیا یک هوش فرازمینی پیشرفته، برای تجاوز بر زمین از یک کرم چاله استفاده خواهد نمود. چه کسی می داند؟ (Discovery channel)

 

 

فقط در کهکشان راه شیری در حدود 300 میلیارد ستاره وجود دارد. (هر ستاره می تواند دارای صدها و هزاران جرم آسمانی، سیاره و قمر در منظومه خود باشد. به عنوان مثال کل منظومه شمسی ما و اجرام آن را فقط در محدوده یکی از این ستارگان/یعنی خورشید در نظر بگیرید)  انتظار می رود که بخش وسیعی از این ستارگان دارای سیاراتی باشند که قادر به میزبانی حیات است. حال در نظر بگیرید که عدد گفته شده تنها در یک کهکشان بود. در حدود 100 تا 300 میلیارد کهکشان در کیهان شناخته شده، وجود دارد. هر کهکشان شامل میلیاردها و  برخی شامل تریلیون ها ستاره است. به راستی چطور می توانید باور کنید که هیچ شانسی برای رویداد زندگی در هیچ یک از این ترلیون ها ترلیون سیاره که به دور  این ستارگان در حال گردشند وجود ندارد؟ حتی اگر بر این باور باشید که خداوند حیات را مستقیماً بر زمین آفریده، باور آفرینش کیهانی با این اندازه تنها برای ما، تاحدی غیرمنطقی و متکبرانه به نظر می رسد.

 

 

- پاسخ مثبت است. چه از لحاظ علمی، و چه از لحاظ فلسفی، تنها با نگاهی به عظمت آفرینش،عدم وجود حیات فرازمینی امری غیرممکن به نظر می رسد. اگرچه "بیگانگان فضایی" که از زمان پس از جنگ جهانی دوم با عنوان UFOدر بین مردم شناخته می شوند، یک مبحث پیچیده جداگانه است.( اگر از علاقه مندان به این مبحث هستید میتوانید با مطالعه موضوعات پیرامون UFOها (اجسام پرنده ناشناخته) نوشته دکتر  Jacques Valleeو دکتر  Allen Hynekاطلاعات ارزشمندی در این رابطه بدست آورید.)

 

 

 

کهکشان قرمزی که در وسط این عکس دیده می شود، SXDF-NB1006-2نامیده شده و دوردست ترین کهکشانی است که تا به امروز شناسایی شده است.این کهکشان در فاصله 12.91 میلیارد سال نوری دورتر از زمین قرار دارد. بخش سمت چپ تصویر یه کلوزاپ از آن را نمایش می دهد. (این عکس توسط فضاپیمای XMM-newtonگرفته شده است. / کپی رایت تصویر : NAOJ)

 

می دانیم که نور با سرعتی در حدود 300هزار کیلومتر بر ثانیه (دقیقاً 299 792 458 m / s) در کیهان در حال حرکت می باشند. حال با چند ضرب ساده به نتایج جالبی می رسیم. به این اعداد دقت کنید.  نور در 1 دقیقه مسافتی معادل با 18 میلیون کیلومتر را می پیماید. در یک ساعت مسافتی در حدود 1 میلیارد و 80 میلیون کیلومتر را می پیماید. در یک روز مسافتی در حدود 25 تریلیون و 920 میلیارد کیلومتر را می پیماید. عدد بدست آمده را در 365 ضرب نمایید. این فاصله عجیب و غریب مسافتی است که نور در یک سال می پیماید! در واقع این همان "یک سال نوری" است.

 

اما نکته اینجاست. بر اساس آخرین یافته ها، خوشه کهکشانی در فاصله 12.91 میلیارد سال نوری دورتر از زمین شناسایی شده است. آیا می توانید وسعت کیهان را تصور کنید؟ یعنی اگر روزگاری انسان به تکنولوژی فوق پیشرفته ای دست یابد که بواسطه آن بتواند با سرعت نور (یعنی حد نهایی سرعت در کیهان) حرکت نماید، باز هم زمانی نزدیک به 13 میلیارد سال طول خواهد کشید تا به این کهکشان برسیم. آیا براستی فکر می کنید که در کیهانی با این عظمت، زمین تنها نقطه حیات است؟!

 

- امکان وجود موجودات فرازمینی وجود دارد. شمار بی نهایتی از سیارات، منظومه های خورشیدی و شاید کائنات وجود دارد که بایستی میزبان هوش فرازمینی باشد. اگرچه هنوز مدرکی دال بر وجود (و البته عدم وجود) آنها نداریم. همچنین من معتقدم ممکن است آنها دارای نوعی برتری به ما باشند. اگر آنها قادر به مسافرت میلیون ها سال نوری و پیدا کردن ما باشند، بدون شک بایستی از تکنولوژی برتری نسبت به ما برخوردار باشند. اما شاید بر اساس خودپسندی و نادانی انسان، بسیاری از ما چنین حیاتی را پست تر از خود بدانیم. فراموش نکنید، همانگونه که ما حیات فرازمینی را با عنوان "بیگانگان فضایی" می خوانیم، آنها نیز ما را اینگونه خواهند خواند. البته برخی انسان ها آنقدر هوشمند خواهند بود تا حیات فرازمینی را نیز به عنوان یک موجودیت طبیعی، متفکر و زنده بدانند. چه کسی می داند؟ ممکن است کاملاً شبیه به ما باشند. و یا شاید شبیه به همان موجودات ترسناکی که از داستان های علمی-تخیلی می شناسیم. هیچ کس هنوز چنین حقایقی را نمی داند، اما حداقل این احتمال بسیار بسیار قوی وجود دارد که اشکال دیگری از زندگی نیز در جهان هستی است.

 

 

(تا امروز. هیچ چیز  (Ian O'Neill))

 

استدلال معمول پیرامون عدم وجود موجودات فضایی از آنجا سرچشمه می گیرد که تاکنون هیچیک از آنها، آشکارا و به طور مستقیم، با ما بر روی زمین تماسی برقرار نکرده است. تمدن های پیشرفته فضایی شاید دلایل خوبی برای انجام این کار داشته باشند. و یا شاید همانطور که می تواند برای ما اتفاق بی افتد، به نقطه ای رسیده باشند که از اکشافات فضایی نا امید گشته اند. اگر اینگونه باشد، آنگاه که ستاره مادر منظومه آنها درچرخه تکاملی خود به سوی مرگ می رود (زنجیره اصلی اکثر ستارگان) منجر به نابودی و توقف حیات آنها خواهد شد. در چنین شرایطی، بسته به جرم اولیه سیاره شان، آنها نیز به ستاره کوتوله سفید، ستاره غول قرمز و یا ابرنواختر تبدیل خواهند گشت.

 

بدون توجه به اظهارات شاهدان عینی UFOها، هیچی مدرک مسلم و قطعی که زمین توسط بیگانگان هوشمند فرازمینی ملاقات گشته است (چه در حال و چه در گذشته) وجود ندارد. این موضوع معمولاً در داستانهای علمی-تخیلی آمده است، چراکه زندگی در هرجای دیگر از جهان هستی به شدت محتمل است.

 

 

آیا ممکن است بیگانگان فضایی ما را تنها به چشم آلودگی که باعث ویرانی زمین گشته و بایستی از آن پاک گردد ببینند؟ (ناسا)

 

به احتمال بسیار زیاد گونه های بسیار متفاوتی از جانداران در جهان وجود دارد. از دیدگاه من، عدم وجود حیات در بیش از 200 میلیون کهکشان موضوعی عجیب و کاملاً غیرمنطقی به نظر می رسد. از این رو احتمال وجود حیات در خارج از کره زمین بسیار بالاست و شاید پاسخ سوال "آیا ما در جهان تنها هستیم؟ " را بتوان با قطعیت "خیر" اعلام نمود.

 

یکی از نکات بسیار مهم که باید در نظر داشت فاصله بسیار زیاد بین ستارگان است. حتی اگر تمدن های فنی و هوشمندی از سایر موجودات زنده در کهکشان راه شیری ما وجود داشته باشد، برای چنین تمدن هایی با پیشرفته ترین تکنولوژی ها، و حتی سفینه هایی با توانایی حرکت با سرعت نور، سال ها به طول خواهد انجامید تا به ما برسند. زمانی که آنها وارد زمین گردند،  سیاره مادر آنها آنقدر سالخورده خواهد بود که در بازگشت به سیاره شان هیچ خویشاوندی نخواهند یافت.

 

من فکر می کنم، تنها راه ممکن برای ملاقات ما توسط موجودات فرازمینی از طریق فیزیک کوانتوم بوده و این امر تنها زمانی روی خواهد داد که این موجودات توانایی دستکاری زمان و فضا را داشته باشند. پس از آن، شاید جهان 3بعدی ما قابل یافتن در بین میلیون ها جهان بوده و امکان ورود به آن از میان دیگر ابعاد میسر باشد. نظریه ابر ریسمان فعلی پیشنهاد می دهد که علاوه بر بعد زمان، به 10 بعد دیگر نیز برای وقوع چنین پیشامدی نیاز است. (نظریه بعد یازدهم)

 

 

 

(تصویر گرافیکی و خیالی از گونه ای از موجودات فضایی)

 

اگر منظور شما این است که " آیا موجودات فضایی واقعیت دارند؟" ممکن است تابحال شواهدی دال بر وجود چنین موجوداتی، برخی کوچک تر از 2 اینچ و برخی به بزرگی 20 پا دیده باشید. اگرچه، ممکن است بسیاری از این  شواهد اشتباه و دروغین باشد، اما زمانی که به عظمت جهان می اندیشیم، و تمام آن میلیاردها کهکشان شناخته شده برای بشر، و تمام ناشناخته های دیگر هستی، در واقع باور این موضوع که که ما تنها فرم حیات در جهان هستیم غیرممکن به نظر می رسد. اگرچه بر اساس مدارک فعلی مجبوریم جواب "خیر" را انتخاب کنیم اما من اعتقاد دارم دیر یا زود با این جانداران روبرو خواهیم گشت.

 

فکر می کنم، همین حالا، آنها باید جایی در حال زندگی باشند.

 

 

 

(تصویری از یک پا؟ بله. / تصویری از چشمان؟ بله / تصویری از ناحیه مکشی عظیم به عنوان دهان؟ بله. کاملاً صحیح است.)

نگاهی بر این گونه بیگانگان عجیب فضایی بیاندازید. / فیلم / dino / dinosaurs )

(استیفن هاوکینگ در مستندی که در رابطه با انواع اشکال احتمالی حیات و موجودات فرازمینی ساخته به برسی برخی از این گونه ها می پردازد. او در بخشی از این مستند توضیح می دهد که چگونه پاها می توانند برای هرگونه ای از شکل حیات که بر پوسته سخت سایر سیارات وجود دارد سودمند باشد. پاها و چشمان برای استفاده در سیاره ما بهینه گشته اند، بنابراین شاید در برخی اشکال زندگی در جهان های دوردست چنین اعضایی به یکدیگر  پیوسته اند.)

 

 ترجمه : محمد علی مسلمی

 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: پنج شنبه 19 ارديبهشت 1398برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

باکتری ها می توانند در خاک مریخ زنده بمانند
نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: پنج شنبه 19 ارديبهشت 1398برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

 

                                                                come on please enter

                                                                               

                                                        come and join us for free

 

               http://nojoom.loxblog.com/page.php?p=2

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

سلامی دوباره

 خبر بسیار داغ برای هواداران نجومی: سلام از حالا ما با هزینه های زیاد توانستیم برای شما چت روم یا همان فروم را قرار دهیم پس هر چه زودتر وارد چت روم شوید و عضو شوید به این صورت که به آخر آدرس وبلاگ کلمه ی forum را وارد کنید

 

 

    www.nojoom.loxblog.com/forum

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: چهار شنبه 24 آبان 1398برچسب:چت,روم ,نجوم, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

استار نجوم

 امیدوارم حلتان خوب باشد و هر جا که هستید شاد و سرحال باشید.امروز پس از بحث بین دوازده نفر ازفعالان وبلاگ نجوم تصمیم گرفته ایم نامی برای وبلاگ و لوگویی برای وبلاگ انتخاب کردیم. همچنین از امروز دو دامنه ی دیگر به وبلاگ ما اضافه شد.

 

نام:استار نجوم

 

 

لوگو:

 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 17 تير 1398برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عضویت در گروه,سایت,خبرنامه استارنجوم

سلام, امیدوارم  از سایت ما خوشتان آمده باشد امروز گروه استار نجوم تصمیم گرفته است علاوه بر خبرنامه و عضویت رسمی,عضویت در گروه اینترنتی را هم برای شما فراهم آورد تا شما در هنگام چک کردن ایمیل خود مطالب نجومی و اخبارآن را داشته باشید و به طریقی دیگر از وب گردی لذت ببرید.ما در این گروه برای شما علاوه بر مطالب نجوم به معرفی سایت های مجاز وب گردی می پردازیم.در ضمن گروه و وبلاگ ما زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مخابرات استان تهران و شرکت ISP ایران و به وبلاگ های بین الملی می باشد.

 

                                                                عضویت

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: پنج شنبه 16 تير 1398برچسب:عضویت در گروه,سایت,خبرنامه, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

Chandra

 Chandra

 


 

رصدخانه ي فضايي Chandra براي تشخيص و تفكيك اشعه ي x از نقاط پر انرژي كيهان طراحي شده است ، اشعه هايي كه به طور مثال از آثار و بقاياي انفجارات ستارگان به ما مي رسند . رصدخانه ي فضايي Chandra داراي 3 بخش اصلي است : 1-تلسكوپ حساس به اشعه ي x  ، كه آينه هاي آن بر روي امواج ساطع شده از فضا فكوس مي كنند.

2-بخش تجزيه گر علمي كه اشعه هاي   ساطع شده را ثبت كرده و بدين وسيله عكس ها را با جزئيات قابل قبولي تهيه مي كند. 

3-شاتل فضايي كه فضا را براي انجام ماموريت تلسكوپ و اجزاي ديگر فضا پيما مطلوب مي سازد.

 

مدار ايده آل Chandra نسبت به تلسكوپ هاي فضايي ديگر با گسترش و پيشرفت دادن سيستم هاي نيروي محركه ي آن دست يافتني شد .اين سيستم پيشرفته محل استقرار  Chandra را به مدار بالايي زمين ارتقاع داد ، به طوري كه فضاپيما قادر باشد 85% مسير خود را بالاتر از مسير مشخص شده ي زمين طي كند.

اين رصد گر فضايي توانايي آن را دارد كه تا 55 ساعت به طور بي وقفه رصد كند. اين در حالي است كه درصد كلي رصد مفيد آن خيلي بيشتر از ماهواره ها و فضاگرد هايي است كه در مدار هاي پاييني زمين و در فواصل 100 كيلومتري رصد مي كنند.

 

تلسكوپي مانند Chandra كه در فضا در محيطي با نوسان دمايي غير قابل پيش بيني و مكش هاي سخت جاسازي شده، و از راه دور مورد كنترل قرارمی گیرد ، بايد به تعهد و دقت فوق العاده اي طراحي و ساخته می شد . انجام كليه ي اين مراحل سال هاي زيادي به طول انجامید و زماني كه تغييرات غير منتظره براي اين پروژه تحميل مي شوند ، خلاقيت زيادي براي ترتيب دادن امور لازم است.

مشاهده گر فضايي Chandra ابتدا در سال 1976 به كمپاني ناسا ارائه داده شد و مراحل اوليه آن در سال 1977 زماني كه مركز اصلي پرواز هاي فضايي ناسا مطالعات خود را بر روي تلسكوپ شروع كرد، آغاز شد.

در سال 1992 بازسازي مهمي بر روي اين رصد گر فضايي انجام گرفت . كمپاني ناسا براي كم كردن هزينه ها تعداد آينه هاي تلسكوپ را از 12 به 8 و تجزيه گر هاي علمي را از 6 به 4 عدد كاهش داد . با اين حال ازرش علمي و قابليت هاي Chandra بايد حفظ مي شد ، بنابراين ،ناسا محل استقرار آن را از مدار هاي پاييني زمين به مدار هاي بالايي ارتقاع داد.  

 

 

 

 در اینجا، دو نمونه عکس از یک انفجار  ابر نو اختري و پالسار نمایش داده شده است  که دقت و وضوح دوربين هاي  Chandraرا آشكار مي سازد.

عكس سمت چپ به وسيله ي  دوربين پیشرفته فضاپیمایRontgensatellite (Rosat)  گرفته شده است كه بالاترين قابليت عكاسي قبل از Chandra به حساب می آمد. عكس سمت راست به وسيله ي دوربين پيشرفته ي طيف سنج Acis كه از دوربين هاي Chandra است ،تهيه شده. اين عكس با قدرت فكوس و وضوح تقريبا 50 برابر  بهتر از عكس roast است.

در تصويري كه Chandra تهيه كرده است جزئيات جديدي (حلقه ها و فوران ها در منطقه ي اطراف پالسار ) معلوم مي شوند، كه اطلاعات ارزشمندي را در رابطه با درك چگونگي انتقال انرژي در پالسار را در دسترس محققان قرار مي دهد.

 

منبع : سایت نجوم ایران

ترجمه پگاه شاملو از  سایت رسمی ناسا

 

آخرین بروز رسانی ( سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۰۸ )
 
 
نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

Ares I

 

Ares I

 

 

در حال حاضر ناسا در حال توسعه دادن سيستم ها و نرم افزارهاي موشك Ares  Iمي باشد كه فضانوردان آينده را به مدار زمين منتقل خواهد كرد. اين فضا پيما كه بر اساس فناوري هاي منتخب حمل و نقل ساخته شده است ، از عناصر انفجاري قدرتمند آپولو و شاتل فضايي و ده ها سال تجربه هاي فضايي ناسا بهره گرفته است .

Ares I نمونه ي كاملي از يك سيستم انتقال دهنده ي فضايي ايمن، قابل اطمينان و ارزشمند است.سيستمي كه گروه اعزامي را به ماه برميگرداند ، آن ها را به مريخ برده و سپس به سوي منظومه ي شمسي انتقال مي دهد. 

 Ares I يك تركيب موشكي خطي دو مرحله اي است كه از وسيله ي نقليه گروه فضانوردان ((Orion)) و ماموريت بي نتيجه ي آن ها نشات گرفته است.علاوه بر ماموريت اصلي اين وسيله ي نقليه- حمل گروه هاي 4 تا 6 نفره ي فضانوردان به مدار زمين – Ares I  همچنين مي تواند از ظرفيت 25 تني خود  براي تحويل دادن منابع و تداركات به ايستگاه بين المللي فضايي يا قرار دادن بار خود در مدار زمين براي بازيابي به وسيله ي ساير فضاپيماها بر روي ماه يا ديگر مقاصد استفاده كند.

در طي حركت بالابرنده ي  مرحله ي اول ، وسيله را به سوي مدار پاييني زمين روانه ميكند. در ميانه ي پرواز ، بالا برنده ي قابل استفاده ي مجدد ، جدا مي شود و بخش بالايي موتور J-2x مشتعل مي شود تا وسيله ي نقليه را در مدار چرخشي قرار دهد.

انتقال گروه فضانوردان به ايستگاه بين المللي فضايي تا قبل از سال 2014 آغاز خواهد شد. اولين گردش قمري نيز براي سال 2020 برنامه ريزي شده است.

 

 

از لحاظ ساختمانی، Ares I شامل يك موشك بالابرنده ي فلزي قابل بازيافت پنج عنصري منفرد است كه سوخت جامد فرمول شكل يافته را مي سوزاند.

يك انطباق دهنده ي تازه طراحي شده بخش اول موشك را به بخش بالايي آن متصل مي كند. اين وسيله موتور هاي محركه ي جدا شونده را براي جدا كردن طبقات در طي اوج گيري تجهيز مي كند .

قسمت اول يا بالايي Ares I به وسيله ي يك موتور اصليJ-2x كه با هيدروژن و اكسيژن مايع سوخت گيري شده است حركت داده مي شود.

J-2x مشتقي است از دو پيشينه ي تاريخي مختلف ، موتور قدرتمند J-2  كه آپولوي era Saturn IB و Saturn V را به پيش رانده است و ديگري نسخه ي ساده شده ي موتور J-2s كه در اوايل 1970 توسعه يافت و آزمايش شد ، اما هرگز به پايان نرسيد.  

 

منبع : سایت نجوم ایران

ترجمه پگاه شاملو از سایت رسمی ناسا

 

 

موتور اصلی J-2x موشک Ares-I 

برای دیدن تصویر در سایز بزرگ اینجا کلیک کنید

آخرین بروز رسانی ( سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۱۷ )
 
 
نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:Ares I, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

DEEP IMPACT

 

DEEP IMPACT

 


 

چه چيزي در اعماق يك دنباله دار وجود دارد؟ ستاره هاي دنباله دار كپسولهاي زماني هستند كه نشان هايي از نحوه تشكيل و سير تكاملي منظومه شمسي را در داخل خود دارند. آنها از يخ، گاز ، غبارو خرده هاي ابتدايي از دورترين و سرد ترين نواحي منظومه شمسي كه 4.5 ميليارد سال پيش به وجود آمده اند تشكيل شده اند.  فضاپیمای ديپ ايمپكت اولين مامور فضايي است كه مسئوليت كاوش در سطح يك دنباله دار را در جستجوي رازهاي نهفته در درون آن به عهده دارد.

 

در چهارم ژوئيه سال 2005 سفينه فضايي ديپ ايمپكت به دنباله دار تمپل1 رسيد تا اين دنباله دار را با ضربه 820 پاندي مورد اصابت قرار دهد. در اين ضربه انتظار ميرفت كه حفره ايجاد شده از نظر سايز تقريبا به اندازه يك خانه و يك استاديوم فوتبال و عمق 2 تا 14 طبقه  تغيير كند. دانشمندان انتظار داشتند كه يخ و غبارهاي باقيمانده از درون حفره بيرون زده تا ماده تازه و دست نخورده تحت فشار درون آن نمايان شود.

 

 درخششي چشمگير كه از بازتاب نور خورشيد بر سطح مادهء بيرون جهيده، تصاوير بدست آمده از دوربينها و طيف نماها كه مراحل مختلف نزديك شدن، برخورد و عواقب بعد آن را تحت پوشش قرار ميدهند. تاثيرات برخورد با دنباله دار از مكانهاي مشخصي از سطح زمين ، در بعضي موارد حتي با استفاده از تلسكوپهاي كوچك قابل مشاهده هستند.  اطلاعات بدست آمده با اطلاعات مربوط به ماموريتهاي ديگر، تلسكوپهاي اطراف زمين و داخل مدار زمين تركيب شده و آناليز ميشود.  اين نتايج به درك بهتري از دو مفهوم تشكيل منظومه شمسي و برخورد دنباله دارها با سطح زمين منجر ميشوند.

 

 

 

 ماموريت دیپ ایمپکت

ماموريت ديپ ايمپكت ماموريتي 6 ساله بود كه تحت حمايت مالي ناسا در نوامبر سال 1999 آغاز شد.

يك راكت دلتا سفينه را  كه مدار زمين را ترك كرده و به سمت دنباله دار تمپل1 روانه است پرتاب ميكند.  سفينه مركب به دنباله دار نزديك شده و تصاوير آنرا در مراحل مختلف قبل از برخورد جمع آوري ميكند.  در اوايل ماه ژوئيه سال 2005 يعني 24 ساعت قبل از برخورد، سفينه اي كه با فاصله كم(فلاي باي)  در حال پرواز است تلسكوپهاي رديابي دقت بالا را روي دنباله دار تنظيم كرده و يك سفينه برخورد كننده كوچكتر را، كه براي يك برخورد برنامه ريزي شده با سطح يخي رو به آفتاب ساخته شده ، رها ميكند.

برخورد كننده رها شده سفينه اي است كه با باتري تغذيه ميشود وفقط براي يك روز به صورت مجزا از سفينه اصلي فعاليت ميكند. اين يك برخورد كننده هوشمند تلقي ميشود زيرا بعد از رها شدنش بر جهت يابي خود غلبه كرده و به داخل مدار ستاره دنباله دار مانور انجام ميدهد.

 

 

 

دوربيني كه روي برخورد كننده نصب شده تصاويري از هسته مركزي دنباله دار، درست  لحظاتي قبل از واپاشي تهيه و رله كرده و مخابره ميكند. ضربه آن قدر موثر نيست كه تغيير محسوسي در مسير مداري دنباله دار به دور خورشيد به وجود آورد.

بعد از رها سازي برخورد كننده، سفينه فلاي باي پا به مسيري جديد ميگذارد كه در نزديكترين حالت با فاصله 500 كيلومتري از دنباله دار پرواز ميكند. سفينه گردشگراطلاعات مربوط به برخورد، ماده بيرون جهيده از سطح دنباله دار، ساختار و نسبت اجزاي سازنده درون آن  را ضبط و بررسي ميكند. بعد از اينكه سپرهايش سطح آن را از دنباله غبارآلودي كه از بالاي آن ميگذرد محافظت ميكنند، سفينه دور ميزند تا دوباره به دنباله دار نگاه كند؛ اطلاعات جانبي ديگري نيز از سوي ديگر هسته جمع آوري ميكند و هر نوع تغييري در فعاليت دنباله دار را بررسي ميكند. ضمن اينكه سفينه فلاي باي و سفينه برخورد كننده در حال انجام ماموريت خود هستند منجمان آماتور و حرفه اي در پشت تلسكوپهاي كوچك و بزرگ خود روي سطح زمين، برخورد و تاثيرات بعدي آن را مشاهده كرده و نتايج  را به وسيله اينترنت به نمايش ميگذارند.

 

 

ويلهلم تمپل كاشف اين ستاره دنباله دار است كه ستاره  به افتخار او در سال 1867 تمپل نامگذاري شده. اين دنباله داركه هر 5.5 سال يكبار به دور خورشيد ميچرخد، گذرهاي بسياري را از درون منظومه شمسي داشته. اين خاصيت، تمپل را به يك مورد بسيار مناسب براي مطالعه تغييرات تكاملي در پوسته بيروني اش تبديل ميكند.

دنباله دارها به دو دليل قابل ديدن هستند؛ اول اينكه غبار و خرده سنگهايي كه در هنگام سفر در فضا از هسته مركزي دنباله دار بيرون ميزند نور خورشيد را بازتاب ميكند.

دوم اينكه گازهاي خاصي كه در پوشش گازي اطراف هسته دنباله دار قرار دارند به وسيله نور و گرماي خورشيد برانگيخته شده و مانند يك لامپ فلورئورسان از خود نور آزاد ميكنند. بعد از مدت زمان زياد يك دنباله دار ممكن است كم فعاليت ترشود يا خاموش شود و به حالت كمون برسد. دانشمندان بسيار علاقه مندند تا بدانند كه آيا دنباله دارها موجودي گازهاي خود را به داخل فضا رها ميكنند يا در درون خود محبوس ميكنند. آنان همچنين مايلند درباره ساختار داخل يك دنباله دار و اينكه داخلش چگونه با بيرونش متفاوت است بدانند. آزمايش كنترل شده تخريب در اين ماموريت فضايي جوابهاي مربوط به اين سوال ها را آشكار ميسازد.

 

  

 

نحوه پياده سازي فني پروژه

سفينه گردشگر تعدادي از ابزار آلات لازم و برخوردكننده هوشمند را حمل ميكند. دو دوربين نصب شده روي فلاي باي  ضربه و حفره ايجاد شده و باقي مانده هاي به جا ماده را به وسيله تكنولوژي عكاسي نوري و  نقشه برداري طيفي مادون قرمز ميبينند. فلاي باي همزمان با گوش دادن به صداي ضربه در يك فركانس خاص ،با استفاده از يك آنتن راديويي ايكس باند (با فرافرستي حدود 8 گيگاهرتز) با زمين در حال ارتباط است. در اغلب اوقات سفينه فلاي باي از آنتن 34 متري شبكه فضاي خارج از منظومه شمسي ناسا براي برقراري ارتباط استفاده ميكند. در زمان كوتاه بين مواجهه و برخورد يعني زماني كه در مقدار اطلاعات ارسالي افزايش ايجاد ميشود، آنتنهاي همپوش سراسر زمين نيز مورد استفاده قرار ميگيرند. اطلاعات مقدماتي بلافاصله مخابره شده و اطلاعات ديگر نيز در طول هفته آينده ارسال ميشوند.

سفينه برخورد كننده بيشتر از جنس مس است كه انتظار نميرود در عكسها و اطلاعات ارسالي مشاهده شود. براي زمان كوتاهي كه برخورد كننده مورد استفاده قرار ميگيرد از نسخه هاي ساده تري از نرم افزار و سخت افزار سفينه فلاي باي وسيستم هاي پشتيبان كمتري استفاده ميكند.

 

گروه كاري

ماموريت ديپ ايمپكت حاصل همكاري بين دانشگاه مري لند و نهاد تكنولوژي لابراتوار نيروي جت كاليفرنيا و شركت فضايي هوايي و تكنولوژي «بال» ميباشد. بنياد  رهبري علمي اين مجموعه در دانشگاه مري لند بنا شده كه در همكاري با يك تيم از ده نهاد دانشگاهي ديگر ميباشند.  مهندسين در قسمت فرا زميني «بال» سفينه را تحت مديريت جي پي ال طراحي كرده و ساخته اند. منهدسين جي پي ال نيزمسئوليت كنترل سفينه بعد از پرتاب و مخابره اطلاعات به دانشمندان براي آناليز را بر عهده گرفته اند. كل تيم از 250 دانشمند، مهندس، مدير و معلم تشكيل شده. ديپ ايمپكت، هشتمين ماموريت اكتشافي در سري كم هزينه ترين ها و مورد توجه ترين تحقيق علوم فضايي ناساست. اين ماموريت برنامه توسعه اي بزرگي را در همكاري با ماموريت هاي ديگر مربوط به دنباله دارها و سيارك ها عرضه ميكند كه اين برنامه در اصل براي منفعت رساني به جوامع علمي، آموزشي و عمومي ارائه شده.

 

منبع : سایت نجوم ایران 

ترجمه طلا مشهدی از سایت رسمی ناسا

 

    

آخرین بروز رسانی ( پنجشنبه, ۰۸ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۲۳:۲۱ )
 
 
نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

آرتور سی. کلارک

آرتور سی. کلارک

 

آرتور چارلز کلارک (1917-2008)، نویسنده داستان‌های علمی- تخیلی، از مشاهیر عصر حاضر است که در اغلب کشورها او را به دلیل رویاهای بلندپروازانه‌اش می‌شناسند؛ خصوصاً به این خاطر که بسیاری از رویاهای او در زمان زندگی‌اش رنگ واقعیت به خود گرفت. وی تالیفات بسیاری در زمینه علوم و کاربردهای فناوری فضایی دارد که بسیاری از آنها الهام‌بخش هم‌عصرانش در بهره‌مندی از موهبت فضا بوده است.


 

آرتور سي كلارك، شانزدهم دسامبر 1917 در مزرعه‌اي در ماينهد، شهري ساحلي در غرب سامرست انگلستان، در خانواده‌اي كشاورز به دنيا آمد. از همان سال‌هاي نخستين زندگي‌اش مجذوب داستان‌هاي تخيلي و نجوم بود و به مجلات علمی- تخيلی مانند "داستان‌های شگفت‌انگيز" علاقه زيادي داشت.

http://www.isa.ir/enc/library/upload/article/42_0_Arthur_C_Clarke.jpgنام : سِر آرتور چارلز كلارك
شغل : نويسنده ژانر علمي- تخيلي
تولد : 16 دسامبر 1917، انگلستان
وفات : 19 مارس 2008، سريلانكا

 

به گفته دوستانش، آرتور هميشه در کتابفروشی محل پرسه می‌زد و کتاب‌های علمی- تخيلی مثل "جنگ دنياها" اثر "اچ. جی. ولز" را ورق می‌زد و آنها را تا مرز از بين رفتن مي‌خواند. در مزرعه، او دائم در حال آزمايش بود و برای خودش موشک‌های کوچک درست می‌کرد. او حتی يك‌بار يکی از همکلاسی‌هايش را راضی کرد موشکی را به هواپيمای مدل او ببندد که بعد از جهشی فشفشه‌وار سقوط کرد و سوخت.

 

وقتي كلارك شانزده ساله بود، "انجمن بين‌سياره‌ای بريتانيا" در ليورپول تاسيس شد. چندي نگذشت كه كلارك يكي از اعضاي فعال آن شد.

آرتور پس از گذراندن دوران مدرسه در زادگاهش، در سال 1936 به لندن رفت و با پيوستن به اين انجمن، علاقه‌اش را به علوم فضايي دنبال كرد. او با نوشتن مطالب علمي- تخيلي همكاري‌اش را با اين انجمن آغاز كرد. تحصيلات پيش از دانشگاه را در سامرست گذراند و به عنوان مميز حسابداري در بخش بازنشستگان هيأت آموزشي مشغول به كار شد.

در زمان جنگ دوم، او نيز مانند بسياري از مردان جوان ديگر، درگير جنگ و مسائل مربوط آن شد. در سال 1941 در نيروي هوايي سلطنتي انگلستان نام‌نويسي كرد و در آنجا به عنوان تكنسين و سپس مربي رادار تا سال 1946 خدمت نمود. 

سامانه دفاعي هشدار راداري از جمله برنامه‌هايي بود كه كلارك در آنها شركت داشت و همين موضوع باعث علاقه جدي او به مسائل ارتباطات راداري شد. او در مه 1943 به عنوان افسر خلبان (رده فني) گماشته شد و در نوامبر همان سال به سمت افسر پرواز ترفيع يافت. سپس به سمت مربي ارشد در آراي‌اف (رويال ايرفورس يا نيروي هوايي سلطنتي) منصوب شد.

كلارك بعدها رمان گلايد پث (مسير پرواز) را بر اساس تجربه دوران خدمتش نوشت. آن‌طور كه كلارك در اين زندگي‌نامه نوشته، در زمان جنگ بيشتر وقت خود را در بخش رادار كنترل زميني گذرانده است. شيوه كنترل زميني يا سي‌جي‌اِي، اگرچه در جنگ خيلي كارآمد نبود، چند سال پس از اختراع در خلال سال‌هاي 1948 تا 1949 در حمل و نقل هوايي بسيار مفيد واقع شد. گلايد پث تنها رمان غيرعلمي- تخيلي كلارك است.

 


در سال 1945، ژورنال علمي وايرلس ورلد (دنياي بي‌سيم) مطلبي از كلارك با عنوان "رله‌هاي فرازمينی: آيا ايستگاه‌های راکتی می‌توانند جهان را تحت پوشش راديويی قرار دهند؟" به چاپ رساند. امروزه "ايستگاه‌های راکتی" موردنظر آقای کلارک، همان ماهواره‌ها هستند. كلارك در اين مقاله، استفاده از سه ماهواره مخابراتي در مدار استوايي را توصيف كرده بود كه برقراركننده ارتباط در سراسر دنيا بودند.

 

كلارك در اين نوشتار، مداري با ارتفاع 35786 كيلومتر را برگزيده بود چراكه در اين ارتفاع سرعت چرخش زمين با سرعت گردش ماهواره به دور آن يكسان است. در نتيجه، ماهواره در نقطه ثابتي از فضا در بالاي زمين قرار مي‌گيرد. دوازده سال پس از آن، بشر براي نخستين‌بار در تاريخ، اولين ماهواره دست‌ساز خود، اسپوتنيک-1، را به مدار زمين فرستاد. با ارسال اين ماهواره عصر فضا آغاز شد. هفت سال بعد، در 1964، سينکام-3 نخستين ماهواره‌اي بود که عازم مداري شد که کلارک پيش‌بيني کرده بود. به دليل تلاش‌هاي كلارك در اين زمينه، اتحاديه بين‌المللي ستاره‌شناسي، مدار زمين‌ثابت را مدار كلارك ناميد.

 

http://www.isa.ir/enc/library/upload/article/42_1_Arthur_C_Clarke.jpg

آرتور كلارك پس از ارايه پيشنهاداتي در مورد مخابرات ماهواره‌اي، مقاله خود را در مجله وايرلس ورلد در سال 1945 منتشر كرد.

 

نخستين‌باري كه كلارك ايده قرارگيري ماهواره‌ها در مدار زمين‌ثابت را مطرح كرد، به نظر بسياری فکری احمقانه بود، به‌طوري كه رئيس مجله وايرلس ورلد نيز در ابتدا نويسنده آن مقاله را ديوانه خطاب كرد و در نهايت مقاله با نظر مثبت سردبير چاپ شد. اگرچه وي اولين كسي نبود كه ايده ماهواره‌هاي زمين‌ثابت را مطرح كرد، اما يكي از بهترين ايده‌هاي وي كه بسيار مفيد واقع شد، اين بود كه اين ماهواره‌ها براي مقاصد مخابراتي استفاده شوند. او اين نظريه را در مقاله‌اي كه خود در بين اعضاي گروه هسته‌اي بريتانيا در سال 1945 پخش كرد، دنبال نمود. بيست سال پس از طرح اين ايده، اِرلي‌برد، براي نخستين بار شبكه مخابراتي جهاني براي تلفن، تلويزيون و مخابرات ديجيتالي پرسرعت شامل اينترنت را برقرار كرد.

به بيان ديگر، کلارک کاربردي را پيش‌بيني کرده بود که دو دهه پس از آن امكان‌پذير شد. به همين دليل است که کلارک را داراي انديشه‌اي والا و ادراکي آينده‌نگر مي‌دانند. پيشنهاد سال 1945 كلارك، در زمينه سامانه ارتباطي ماهواره‌اي، در سال 1963 مدال طلاي استوارت بالانتين موسسه فرانكلين و نامزدي دريافت جايزه نوبل ادبيات در سال 1999 را برايش به ارمغان آورد.

 


پس از جنگ، كلارك در سال 1946 از نيروي هوايي بيرون آمد و تحصيلات رسمي خود را از سر گرفت. وي از كالج كينگ لندن كمك هزينه تحصيلي گرفت و در سال 1948 مدرك كلاس يك رياضي و فيزيك را از اين كالج دريافت كرد. همچنين، بين سال‌هاي 1947 تا 1950، رئيس انجمن بين‌سياره‌اي بريتانيا شد. پس از آن، در سال 1953 نيز دوباره رياست اين انجمن را به دست گرفت. در همان زمان، كتاب‌ها، مقالات و نوشته‌هاي بسياري را به رشته تحرير در آورد. اولين داستاني كه به صورت حرفه‌اي فروخت، داستان ""گروه نجات" بود كه در مارس 1945 آن را نوشت.

 http://www.isa.ir/enc/library/upload/article/42_2_Arthur_C_Clarke.jpg

 

در سال 1953 كلارك با مريلين مي‌فيلد ملاقات و ديري نگذشت كه با او ازدواج كرد. مي‌فيلد يك زن مطلقه 22 ساله امريكايي بود و يك پسر كوچك داشت. وي تنها زن زندگي كلارك بود. آنها پس از شش ماه براي هميشه از هم جدا شدند، اما طلاق آنها در سال 1964 قطعي شد. كلارك در اين‌باره مي‌گويد: "اين ازدواج از همان ابتدا نامناسب بود". وي ديگر ازدواج نكرد. 

كلارك در سال 1954، براي دكتر هري وكسلر، رئيس وقت اتحاديه خدمات علمي اداره هواشناسي ايالات متحده، نامه‌اي درباره كاربردهاي ماهواره‌ها در پيش‌بيني آب و هوا نوشت. در نتيجه مكاتبات بين آن دو، شاخه جديدي از علم هواشناسي متولد شد و دكتر وكسلر تلاش زيادي در توسعه راكت‌ها و ماهواره‌ها براي تحقيقات هواشناسي به عمل آورد.

در همان دوران، كلارك شيفته غواصي شد كه تداعي‌كننده حالت بي‌وزني در پرواز فضايي بود. در دسامبر 1954، براي نخستين بار از شهر كلمبو در سريلانكا ديدن كرد و آنجا را براي دنبال كردن روياهايش بسيار مناسب يافت. در نهايت، در سال 1956 به سريلانكا مهاجرت كرد تا با كاوش در صخره‌هاي مرجاني طول ساحل، علايق خود را در زمينه غواصي دنبال كند و الهام‌بخش روياهايش باشد. كلارك تا زمان مرگ در سريلانكا به سر برد.

در سال 1964، استنلي كوبريك، كارگردان امريكايي، فيلم 2001: اوديسه فضايي خود را بر اساس داستان "ديده‌بان" كلارك كارگرداني كرد كه در اين فيلم خود كلارك نيز با وي همكاري داشت. كلارك چهار سال بعد نامزد دريافت جايزه اسكار به صورت مشترك با كوبريك براي اين فيلم شد. سپس در سال 1984، ادامه داستان قبلي خود را با نام "2010: اوديسه دو" به چاپ رساند و با پيتر هيامز روي نسخه فيلم آن كار كرد. همكاري آنها از طريق اينترنت انجام مي‌شد كه سِر آرتور را در سريلانكا به پيتر در لوس‌آنجلس وصل مي‌كرد. مكاتبات آنها منجر به پديد آمدن كتاب علمي- تخيلي ديگري شد.

سِر آرتور در تلويزيون نيز همكاري داشت. يكي از فعاليت‌هاي تلويزيوني وي همكاري با شبكه سي‌بي‌اس در پوشش ماموريت‌هاي فضايي آپولو-12 و 15 بود. سريال تلويزيوني سيزده قسمتي او با نام "دنياي رازآلود آرتور سي كلارك" در سال 1981 و "دنياي نيروهاي عجيب آرتور سي كلارك" در سال 1984 در بسياري از كشورها به نمايش درآمد. وي همچنين در سريال‌هاي تلويزيوني ديگري درباره فضا مانند سريال "جهان والتر كرانكيت" در سال 1981 همكاري داشت.

گذران زمان و عواقب ابتلا به سندروم پست- پوليو در سال 1988، كلارك را به صندلی چرخ‌دار كشاند، اما او را از نوشتن بازنداشت. وي به عنوان نويسنده‌اي پركار با هشتاد اثر علمي- تخيلي در زمينه علوم و فناوري فضايي شهرت جهاني يافت.

 


كلارك تعدادي كتاب غيرتخيلي نيز نوشته است كه در آنها به شرح جزئيات فني و استنباط‌هاي اجتماعي پرتاب موشك و پروازهاي فضايي پرداخته است. در بين اين كتاب‌ها، كاوش در فضا (1951) و پيمان فضا (1968) از بقيه چشمگيرترند. در بين كارهاي غيرتخيلي سِر آرتور، نمايي از آينده (1962) به چهره احتمالي آينده نظر دارد و حاوي خلاصه‌اي از مقالاتش است كه سه قانون وي را نيز بيان مي‌كند. قوانين وي عبارتند از:

1.        1وقتي كه يك دانشمند برجسه و باتجربه مي‌گويد كه امري امكان‌پذير است، به طور حتم حق با اوست. اما وقتي امري را محال مي‌داند، به احتمال خيلي زياد در اشتباه است.

2.        تنها راه كشف مرز ممكن‌ها، اندكي فراتر رفتن از آنها به سوي ناممكن‌هاست.

3.        هر فناوري به قدر كافي پيشرفته، از جادو غيرقابل تشخيص است.

كلارك اولين قانونش را در مقاله "خطرات پيشگويي: خطاي تخيل" عنوان كرد. قانون دوم به عنوان يك اظهارنظر ساده در همان مقاله بيان شد و ديگران آن را به عنوان قانون دوم كلارك مطرح كردند. در سال 1973، در چاپ جديد خلاصه‌اي از مقالاتش (نمايي از آينده)، قانون دومش را تصديق كرد و براي گرد كردن شماره قوانينش سومي را نيز بيان و در اين‌باره اظهار كرد: "از آنجايي كه براي نيوتن سه قانون كافي بود، من نيز با فروتني در همين‌جا به قوانينم خاتمه مي‌دهم". در بين قوانين كلارك، قانون سوم از معروفيت بيشتري برخوردار است. اين قانون تحير بشر را به دليل محدوديت وي معرفي مي‌كند و نه به سبب امكان‌ناپذيري فناوري.

در سال 1999 در چاپ مجدد نمايي از آينده كه در لندن چاپ شد، كلارك قانون چهارمش را نيز اضافه كرد: "براي هر متخصصي، متخصصي هم‌تراز و [با عقيده] مقابل وجود دارد".

در بعضي رمان‌ها مانند شهر و ستاره‌ها و داستان ديده‌بان (كه فيلم اوديسه فضايي 2001 بر اساس آن ساخته شد)، كلارك ما را با فناوري ابرپيشرفته‌اي آشنا مي‌كند كه تنها با علوم پايه محدود شده است. در رمان در برابر سقوط شب، تمدن بشر پس از يك ميليارد سال به طور مرموزي سير قهقرايي طي مي‌كند. در اين داستان، بشريت مواجه با بقاياي افتخارات گذشته خود است. براي مثال، شبكه‌اي از جاده‌ها و پياده‌روها كه مانند رودخانه‌اي خروشان در جريان هستند. اگرچه اين امر از نظر فيزيكي امكان‌پذير است، اما از ديدگاه آنها غيرقابل توضيح مي‌نمايد. اين داستان اشاره‌اي به قانون سوم كلارك دارد.

 


تخيلات و تلاش‌هاي كلارك، جوايز و افتخارات بسياري براي وي به همراه داشته است كه از آن جمله مي‌توان به: مدال طلاي موسسه فرانكلين در سال 1963؛ مقام استادي سارابهاي‌ويكرام آزمايشگاه تحقيقات فيزيكي احمدآباد؛ جايزه ليندبرگ؛ كمك هزينه تحصيلي كالج كينگ لندن؛ نامزدي دريافت جايزه صلح نوبل در سال 1999؛ جايزه كالينگاي يونسكو (يونسكوكالينز) در سال 1961 را براي محبوب‌سازي علم؛ مقام شواليه در سال 1998 (در 1998 ملكه انگلستان با كارهاي كلارك آشنا شد و وي را به مقام شواليه‌گري مفتخر كرد كه به صورت رسمي دو سال بعد توسط پرنس چارلز در سريلانكا به وي اعطا شد) و درجات افتخاري و جوايزي از سازمان‌ها و مراكز بزرگ علمي و نجومي اشاره كرد.

 

کلارک معتقد است «انسان مي‌تواند بدون غذا زندگي کند، اما بدون اطلاعات خواهد مرد». پس از سونامي وحشتناکي كه چند سال پيش در آسياي جنوب شرقي به وقوع پيوست، به همراه دوستقديمي‌اش، سِر پاتريک مور، کتابي به نام سيارک را نوشت تا سود فروش آن عايد قربانيان سوناميشود. 

وي همچنين بنياد آرتور سي کلارک را بنيان نهاد تا از طريق آن بتواند دنيايي از ايده‌ها را پيش روي جوانان بگشايد و خلاقيت آنها را پرورش دهد.

كلارك مطمئن بود روزی فراخواهد رسيد که فضاگردی همچون جهانگردی پديده‌ای عادی شود. به نظر او اينکه انسان برای چهل سال به ماه بازنگشته تنها يک "افت" موقتی است؛ همان‌طور که وقتی کريستف کلمب آمريکا را کشف کرد، تا چند دهه بعد کسی به آمريکا بازنگشت.

کلارک همچنين اذعان می‌کرد که برخی اختراعات بشر حتی او را غافلگير کرده بود. درباره كامپيوتر مي‌گفت: "من به خواب هم نمی‌ديدم که روزی بيايد که هرکسی روی ميزش يکی از اين ابزارها [کامپيوتر] داشته باشد." به همين دليل، او انتظار داشت در آينده، به‌ويژه در زمينه سفر به فضا، اتفاقات غيرمنتظره‌ای رخ دهد. 

كلارك ابراز اطمينان می‌کرد که انسان به مريخ و در نهايت، به ساير منظومه‌ها در كهكشان سفر خواهد کرد؛ ابتدا با اعزام ربات‌های کاوشگر و سپس اعزام انسان! بسياری از آينده‌نگری‌های کلارک هنوز تحقق نيافته، اما بعضی از آنها به واقعيت نزديک شده است.

 

 

http://www.isa.ir/enc/library/upload/article/42_Copy-of-3_Arthur_C_Clarke.jpg

كلارك در حال خواندن كتابي از ايران در آخرين سال زندگي خود (عكس از پوريا ناظمي)

 


آرتور سي كلارك در دسامبر 2007، در نودمين سال تولدش، پيغامي ويدئويي براي دوستان و طرفدارانش ضبط كرد كه بيشتر حاوي پيام خداحافظي بود. چند ماه بعد، در نوزدهم مارس 2008، در اثر عارضه تنفسي در سريلانكا درگذشت. مرگ وي درست چند روز پس از مرور نسخه نهايي آخرين كارش با نام "آخرين نظريه" به وقوع پيوست. در اين كار، فردريك پل با او همكاري داشت. وي در روز 22 مارس 2008، در كلمبو، بزرگ‌ترين شهر و پايتخت تجاري سريلانكا، توسط برادر كوچكترش، فِرِد كلارك، و خانواده سريلانكايي كه با آنها زندگي مي‌كرد، طي يك مراسم سنتي در حضور هزاران نفر به خاك سپرده شد.

 

دستاوردهاي آرتور سي كلارك در بين هم‌قطارانش منحصر به‌فرد است و پلي بين علم و هنر برقرار مي‌كند. تأليفات وي از تخيلات علمي تا كشفيات و واقعيات، از علم و فن تا سرگرمي و بازي وسعت دارد و تاثيري عميق بر زندگي فعلي و نسل آينده گذاشته است.

منبع: www.isa.ir/enc

 

 

http://www.isa.ir/enc/library/upload/article/42_5_Arthur_C_Clarke.JPG

 

 

 


 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: یک شنبه 12 تير 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

 

هرمان جوليوس اوبرت

هرمان جوليوس اوبرت (1989-1894) يكي از پيشگامان و تئوريسين‌هاي بزرگ تاريخ عصر فضا به شمار مي‌رود. او به همراه تسيلكوفسكي و گودارد پدران دانش و مهندسي موشك‌هاي پرتابگر به حساب مي‌آيند. اوبرت در جواني نظرات و تحقيقات خود را به صورت چند كتاب منتشر كرد و در زمان جنگ جهاني دوم به طور مداوم در مراكز تحقيقات موشكي آلمان نازي به كار مشغول بود. بعد از جنگ، آمريكايي‌ها و ساير متحدان غربي آنها از دانش اوبرت و همكارانش استفاده زيادي كردند.

  

 

فهرست: 

   1 دوران كودكي و نوجواني
   2 زندگي كاري
   3 دوران پاياني زندگي و جمع‌بندي
 





دوران كودكي و نوجواني

[هرمان جوليوس اوبرت] در 25 ژوئن 1894 در شهر [هرمشتات ترانسيلوانياي] روماني، متولد شد [1]. اصالت او مجاري-اتريشي بود، اما بيشتر عمر خود را در آلمان و روماني گذراند. اوبرت به علوم موشكي بسيار علاقه‌مند بود و اين علاقه از سن 11 سالگي در او به‌وجود آمد. مادر وي براي تشويق اوبرت، كتاب «از زمين تا ماه» نوشته [ژول ورن] را به او هديه داد. هرمان اين كتاب را چندين بار مطالعه نمود و علاقه زيادي به آن پيدا كرد. اين كتاب در واقع اولين جرقه را براي شروع فعاليت او درباره علوم موشكي ايجاد كرد [2].
 
تصوير 1- هرمان جوليوس اوبرت در جواني
 
مطالعه كتاب مذكور و ديگر كتاب‌هاي مربوط به علوم موشكي در سال‌هاي بعد، اوبرت را به تحقيق و بررسي در خصوص جنبه‌هاي فني اين علم تشويق نمود. او علاقه زيادي به سفرهاي فضايي داشت.
 
در سن 14 سالگي (1908) اوبرت موفق به ساخت يك راكت مدل كوچك داراي مخزن پيشران مايع داشت. البته او اين كار را با امكانات و منابع بسيار محدودي انجام داد و حتي منابع لازم جهت آزمايش وسيله خود را در اختيار نداشت [2]. او سعي مي‌كرد تا به مطالعه در زمينه‌هاي مختلفِ علاقه‌مندي خود، به‌خصوص رياضيات بپردازد، زيرا مي‌دانست براي پيشرفت در اين راه به آنها نياز دارد. 

در همان اوان، اوبرت به اين نتيجه رسيد كه اگر نيروي پيشرانه راكت مدل ساخت خود را به طرز مناسبي تامين كند، موفق به پرواز خواهد شد. در ضمن دريافت كه بايد پيشران (يا سوخت) بيشتري به راكت بدهد كه اين امر باعث افزايش وزن مي‌شد. يعني هرچه پيشران بيشتر مي‌شد، وزن راكت هم افزايش مي‌يافت كه اين خود يك مشكل به حساب مي‌آمد.
اوبرت به اين مي‌انديشيد كه چرا نبايد هنگامي‌كه مقدار زيادي از پيشران مصرف شد، از شرّ محفظه خالي آن رها شد؟ اين فكر همان ايده جدايش و چند مرحله‌اي كردن راكت‌ها بود كه در دوران نوجواني به ذهن اوبرت خطور كرد [1]. استفاده از اين طرح از آن جهت مهم بود كه در مراحل مختلف وزن موشك را كم مي‌كرد و به همين دليل پارامترهاي پروازي موشك تا حدود زيادي مي‌توانست بهبود پيدا كند. 

هرمان معتقد بود براي توسعه و موفقيت در پياده‌سازي ايده‌اش مي‌بايست خارج از فرمول‌هاي رياضي عمل كند. البته در نهايت هرمان با استفاده از فرضيات خود و مدل‌هاي كوچك و بزرگ به اين نتيجه رسيد كه مي‌تواند به نوعي كارآيي راكت را افزايش دهد. بنابراين مي‌توان هرمان اوبرت را يكي از پايه‌گذاران ايده جدايش در موشك‌ها و پرتابگرهاي چندمرحله‌اي دانست.
 
در سال 1912 (18 سالگي) اوبرت در دانشگاه مونيخ ثبت‌نام كرد و در رشته پزشكي مشغول به تحصيل شد. بورسيه تحصيلي وي در دست اقدام بود كه با شروع جنگ جهاني اول در تحصيل او وقفه ايجاد شد. بنابراين اوبرت نيز مانند بسياري ديگر، به صورت غيرمستقيم وارد جنگ شد و در واحدهاي پزشكي به انجام وظيفه پرداخت [2].
 

زندگي كاري

بعد از جنگ، هرمان به اين نتيجه رسيد كه به صورت ناخواسته و بدون تمايل كامل وارد علوم پزشكي شده است. او در سال 1918 با[ماتيلدا هامل]، كسي كه به او در انجام كارهايش كمك مي‌نمود و به فعاليت‌هاي اوبرت اعتقاد راسخ داشت، ازدواج كرد [2]. او در 1919 مجدداً به آلمان بازگشت و ابتدا در دانشگاه مونيخ و سپس در [گوتينگن] در رشته فيزيك مشغول به تحصيل شد.

از جمله مهم‌ترين مراكز موشكي كه اوبرت در آنجا مشغول بوده، مي‌توان به «[وي‌اف‌آر]»، انجمن پرواز فضايي آلمان، اشاره كرد. اوبرت در سال 1920 ضمن فعاليت در اين مركز، به همكاري با افراد محقق و علاقه‌مندي چون [ورنر فون‌براون] پرداخت [1].
 
 
تصوير 2- مركز پروژه موشك‌هاي بالستيك ايالات متحده، از راست به چپ: رابرت لوسر، ورنر فون‌براون، دكتر هرمان اوبرت، ژنرال هولگر تافتوي و دكتر ارنست اشتالينگر
 

در سال 1922 (28 سالگي) رساله دكتراي او كه در مورد علوم موشكي (پرواز راكت‌ها) بود با بهانه [تخيلي، ايده‌آليستي و رويايي بودن] مورد پذيرش قرار نگرفت، ولي اين امر اوبرت را هيچ‌گاه مأيوس نساخت و او تحقيقات خود را در زمينه مورد علاقه‌اش به صورت خصوصي ادامه داد [3]. وي هرگز به تهيه يك رساله جديد و گرفتن مدرك دكتراي خود نيانديشيد. البته رساله مذكور به او در جهت تهيه و آماده شدن اولين كتابش كمك زيادي نمود. او بعدها در مورد تمايلاتش توضيحاتي را ارائه داد و در يادداشت‌هاي خود چنين نوشت: «من از نوشتن رساله اي ديگر خودداري كردم و به خود گفتم: مهم نيست. من ثابت خواهم كرد كه مي‌توانم بدون اينكه عنوان دكتر در كنار نامم قرار گيرد، از تعدادي از آنها ]منتقدان رساله‌ام[ دانشمند بزرگتري شوم» [1]. او از نظام آموزشي آلمان به شدت انتقاد كرد و وضعيت آن را به اتومبيلي تشبيه نمود كه چراغ‌هاي عقب آن بسيار درخشان و پرنور، اما جلوي آن فاقد چراغ‌هاي روشن است (توضيح). البته رساله اوبرت سرانجام توسط پروفسور [آگوستين ماير] از دانشگاه [بابس-بولياي] روماني پذيرفته شد و او درجه دكتري را از اين استاد دريافت كرد.

 در سال 1923 (29 سالگي)‌، اوبرت موفق به انتشار كتاب 92 صفحه‌اي «[با راكت در فضاي بين سيارات]» شد [1]. اين كتاب كه برگرفته از همان رساله دكتراي او بود باعث شهرت وي شد. اگرچه رساله وي در خصوص موارد فني كمتر بحث كرده بود، ولي به واسطه تدريس او در مراكز مربوط (به خصوص در آلمان) به امور فضايي، كتابش به كمك همين مراكز انتشار يافت. تئوري‌هاي ارائه شده در كتاب اوبرت بسيار ارزشمند بودند. اين كتاب به واسطه تئوري‌هايش در سراسر مراكز موشكي آلمان مورد توجه قرار گرفت و اين امر باعث شد تا كتاب او به چندين زبان ديگر نيز ترجمه شده و پس از مدتي مطالب آن به طور عملي در وسايل پرنده فضايي به كار گرفته شوند.

امتداد اين كتاب و ساير فعاليت‌هاي هرمان اوبرت در زمينه موشك، در سال 1929 به چاپ كتابي 429 صفحه‌اي با عنوان «[مقدماتي براي انجام سفر فضايي]» منتج شد كه يكي از موفقيت‌هاي بين‌المللي او به‌ حساب مي‌آمد و از اهميت علمي فوق‌العاده‌اي برخوردار بود. اوبرت كه چند سال قبل از انتشار اين كتاب (سال 1925)، با [كنستانتين تسيلكوفسكي] و ايده‌ها و تئوري‌هايش آشنا شده بود، از دانش و تجربه او نيز در تدوين اين كتاب جديد استفاده كرد. در اين كتاب، تئوري رياضي مربوط به علوم موشكي به‌خصوص در زمينه‌هاي علوم الكترونيك و پيشرانش راكتي تشريح شده بود. اين كتاب امكان طراحي و ساخت يك راكت را فراهم مي‌آورد و همچنين توان بالقوه انسان براي دستيابي به ايستگاه‌هاي فضايي و سفر به كرات ديگر را مورد بررسي قرار مي‌داد. كتاب جديد اوبرت از طرف [اسنالت]، پيشكسوت در علوم راكتي فرانسه، «[كتاب مقدس فضانوردي علمي]» خوانده شد و مورد تشويق مالي ده هزار فرانكي قرارگرفت كه اوبرت از اين پول براي توسعه فعاليت‌ها و تحقيقاتش استفاده كرد [4].

[فريتز لانگ]، سازنده فيلم‌هاي صامت پس از مطالعه كتاب اوبرت تصميم گرفت فيلمي داستاني در مورد سفر فضايي بسازد و سرانجام فيلم «[دختري در فضا]» را در سال 1929 به روي پرده سينما برد. اين فيلم اولين محصول تاريخ سينما بود كه تصاويري مجازي از محيط فضا را به تصوير مي‌كشيد. سازنده فيلم مذكور از آنجايي كه مي‌خواست محصولش از نظر فني و علمي بي‌نقص باشد، تصميم به دعوت از اوبرت به عنوان مشاور علمي در فيلم خود گرفت. در سناريوي انتخاب شده، اوبرت و لانگ به كمك يكديگر موفق به ساخت يك ماكت فضاپيما شدند كه خيلي واقعي به نظر مي‌آمد. در جريان تهيه اين فيلم چشم چپ اوبرت ضربه ديد كه براي او بسيار ناراحت‌كننده بود اما خللي در راه تحقيقات و علاقه‌مندي‌اش ايجاد نكرد [1].
 

 

تصوير 3- هرمان اوبرت در حال تدريس

 

 
همان‌گونه كه ذكر شد، اوبرت در مركز موشكي انجمن پرواز فضايي آلمان با ورنر فون‌براون همكار بود. كسي كه خود در آينده از پيشگامان، محققان و مهندسان بزرگ موشكي جهان براي دولت آلمان نازي و سپس ايالات متحده شد. 

اوبرت و فون‌براون با همديگر مشغول تحقيق بر روي موشك شدند كه اين فعاليت به طراحي و ساخت موشك «[وي2]» آلمان در اواخر جنگ جهاني دوم منتج شد. اوبرت در سال 1929 با موفقيت يك راكت پيشران مايع آزمايشي ساخت كه «[كگلدوس]» نام گرفت [4]. 

در سال 1938 خانواده وي از روماني به آلمان عزيمت نمودند و سرانجام در منطقه [پينيموند] مستقر شدند. اوبرت در آنجا به كمك همكارش، فون‌براون، مشغول ساخت اولين راكت عملياتي جهان براي آلمان نازي شد. در سال 1941، او و فون‌براون رسما پروژه وي2 را آغاز كردند كه البته اوبرت در اين پروژه هرگز جايگاه رسمي مناسبي پيدا نكرد.
 
اوبرت همچنين در مركزي به نام [واساگ] بر روي راكت‌هاي پيشران جامد دفاع هوايي كار مي‌كرد. او در زمان آلمان نازي به دريافت نشان نيز مفتخر شد.
 
او در اواخر جنگ خانواده خود را به [فيوچ] در نزديكي نورنبرگ منتقل كرد. در پايان جنگ جهاني دوم، اوبرت به همراه ساير دانشمندان و مهندسان موشكي آلماني به اسارت نيروهاي آمريكايي درآمد و مورد بازجويي قرار گرفت، اما سرانجام آزاد شد و در آلمان غربي سكونت گزيد. او چهار فرزند داشت كه يك پسرش در جنگ جهاني دوم كشته شد و يك دخترش نيز در اثر انفجار يك كپسول اكسيژن مايع در محل كار او جان خود را از دست داد [1]. 
 
اوبرت در سال 1948 (54 سالگي) به عنوان مشاور مستقل و نويسنده در سوئيس مشغول به كار شد. در سال 1950 همان فعاليتي كه در واساگ براي آلمان نازي انجام مي‌داد را اين‌‌بار در خدمت نيروي دريايي ايتاليا كامل كرد [5]. در همين ايام، نظراتي را در مورد اشياي پرنده ناشناس ارائه نمود. او از طرفداران نظريه سفر موجودات فضايي به زمين بود. وي در سال 1953 به فيوچ بازگشت و در آنجا كتاب جديد خود تحت عنوان «[انسان در فضا]» را كه در آن ايده‌هايي را براي تلسكوپ‌هاي بازتابي فضايي، ايستگاه‌هاي فضايي، فضاپيماي الكتريكي و لباس‌هاي فضايي ارائه مي‌داد، منتشر ساخت [3]. 

در سال 1955، فون‌براون، رئيس پروژه موشك‌هاي بالستيك ايالات متحده، از او براي همكاري دعوت نمود. وي دعوت فون‌براون را پذيرفت و تا سال 1958، با او بر روي موشك‌هاي بالستيك كار كرد [4]. سپس اوبرت مجددا به شهر فيوچ آلمان بازگشت و ايده‌هايش را در مورد ساخت يك كاوشگر كره ماه و برخي مطالب و موضوعات هوافضايي ديگر تحت عنوان كتاب «[توسعه فناوري فضايي در دهه آينده]» به رشته تحرير در آورد [1]. در سال 1960 به عنوان مشاور فني در جهت توسعه و تكميل موشك [پرتابگر اطلس] در ايالات متحده استخدام شد. وي در سال 1962 و در سن 68 سالگي بازنشسته شد. اوبرت از آنجايي كه يكي از پيشگامان عصر فضا بود، در ژوئيه 1969 جهت مشاهده پرتاب موشك حامل ساترن-5 كه فضاپيماي آپولو-11 را به سمت ماه پرتاب مي‌كرد، به ايالات متحده دعوت شد.
  
 
تصوير 4- فون‌بران، هرمان اوبرت را در مراسم تقدير از وي همراهي مي‌كند (19 اكتبر سال 1961).
 

اوبرت در سال 1973 و با بالا گرفتن بحران نفتي در جهان، به توليد انرژي از طريق باد علاقه‌مند شد كه در اين خصوص اقدام به طراحي ايستگاه‌هاي توليد برق به كمك باد نمود [1]. يكي از موارد جالب ديگر در دوره بازنشستگي اوبرت، وارد شدن او به حوزه مسائل گوناگون فلسفي بود. به عنوان مثال، او در خصوص پروژه‌هاي آينده براي بشريت، ضرورت پرسيدن سوال، آمادگي انسان براي درك مسائل آينده و اينكه خداوند يك ايده را در انسان خلق نمي‌كند، مگر آنكه بشر تعليم و تربيت يافته باشد و مسايلي از اين قبيل به بحث و تحليل پرداخت. مهم‌ترين كتاب اين دوران از زندگي او [مباني براي حاكمان آينده] نام داشت [5]. او در اين كتاب با جمع‌بندي همه نظراتش سعي كرد تا نشان دهد كه بروز اشتباهات ممكن است به سقوط حكومت‌هاي دموكراتيك بيانجامد و بر آموزش سياسي درست و بي‌غرض رأي‌دهندگان تاكيد كرد [2].
 

دوران پاياني زندگي و جمع‌بندي

اوبرت سرانجام در 29 دسامبر 1989، در سن 95 سالگي، در بيمارستاني در نورنبرگ آلمان درگذشت [1]. اين دانشمند بزرگ در حالي از دنيا رفت كه كمك عظيمي به علوم موشكي، پرواز فضاپيماها و كشفيات فضايي در قرن بيستم نمود. هرمان اوبرت رومانيايي، كنستانتين تسيلكوفسكي روسي و [رابرت گودارد] آمريكايي را در واقع مي‌توان پيشكسوتان و پايه‌گذاران كشفيات علوم موشكي و فضانوردي به حساب آورد. جالب توجه است كه اگرچه اين سه نفر به بخشي از نتايج علوم موشكي و موارد مربوط به جاذبه زمين دست يافتند، اما بخش بزرگي از اين امور را فقط با اتكا بر كارهاي علمي مستقل خود به ثمر رساندند.

ارزش تحقيقات اوبرت براي هميشه جاودان خواهد ماند. در حال حاضر، موزه‌اي به نام او در فيوچ آلمان، در نزديكي نورنبرگ، تاسيس شده و كليه آثار، عقايد و كارهاي علمي وي در آنجا به نمايش عموم گذاشته شده است. انجمني نيز به نام او بنيان نهاده شده است كه تعداد زيادي از دانشمندان، محققان و ستاره‌شناسان دنيا عضو آن هستند. دهانه‌اي در كره ماه نيز به نام اوبرت نامگذاري شد [3]. او معتقد بود انسان بايد در سراسر زندگي داراي هدف باشد و هدفمند زندگي كند.

بر روي سنگ قبر هرمان جوليوس اوبرت چنين نوشته شده است: «درود بر كساني كه تشنه و گرسنه عدالتند» [3].
نوشته : iranian space agency
 
تصوير 5- مجسمه يادبود هرمان اوبرت در روماني
 
 

 

 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: یک شنبه 12 تير 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

X-ray Multi-Mirror. XMM NEWTON

 

 

ماهواره ي يابنده ي اشعه ي X چند آيينه اي  (X-ray Multi-Mirror satellite)،كه از دستاورد هاي آژانس فضايي اروپاست  پس از پرتاب در 10 دسامبر 1999 و قرار گرفتن در مدار، به عنوان قدرتمند ترين تلسكوپ حساس به اشعه ي X كه تاكنون ساخته شده آغاز به کار نمود. این تلسکوپ فضایی تاکنون اکتشافات بسیار ارزشمندی انجام داده و  به دانشمندان در آشکارسازی بسياري از اسرار كيهان ، از ابهامات سياهچاله ها گرفته تا اسرار تشكيل كهكشان ها یاری رسانده است.

 


بسياري از اجرام سماوي طي فرايند هاي شديدي باعث ساطع شدن اشعه ي  X  مي شوند .اما اتمسفر از ورود اين اشعه ها به زمين جلوگيري مي كند. اين اشعه ها اطلاعات ارزشمندي از قبيل تولد و مرگ ستارگان در فضاي دوردست را به ما منتقل مي سازند.اين در حالي است كه دستيابي به اين اطلاعات با ارزش؛ تنها با جاسازي كاوشگر هاي اشعه ي  X  در فضا و تجزيه و تحليل جزء به جزء امواج دريافت شده امكان پذير است.XMM-NEWTON بزرگ ترين ماهواره ي علمي است كه تاكنون ساخته شده است و داراي حساسيت فوق العاده اي است.

 

 

XMM-NEWTON سه تلسكوپ پيشرفته ي اشعه ي X را به همراه دارد كه هر كدام داراي 58 آينه ي  متحدالمركز با دقت و ظرافت بالايي هستند . اين آينه هاي تو در تو و پيچيده تلسكوپ ها را قادر مي سازند تا اشعه ها را از فضاي گسترده تري دريافت كنند.

 

 

 

آنچه بيش از هر چيز فضا نوردان را هيجان زده مي كند، مدار غير عادي XMM-NEWTON كه مسافتی حدود يك سوم فاصله تا ماه را مي پيمايد و آنها را قادر می سازد تا مشاهدات و رصدهای یسیار طولانی و بی وقفه ای داشته باشند. سفر به اعماق فضا ،به کمکXMM-NEWTON به طور قابل ملاحضه اي دانش ما را درباره ي اجسام بسيار داغ پيش كيهاني افزايش خواهد داد.

XMM-NEWTON،دومين ماموريت قابل ملاحضه و مهم سازمان فضایی اروپا به حساب می آید.

 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: شنبه 28 اسفند 1389برچسب:X-ray Multi-Mirror satellite,save,nojoom,space,mohammad ali moslrmi, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

ثبت پروژه های عظیم فضايي توسط ژاپني ها
نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: شنبه 28 اسفند 1389برچسب: ثبت, پروژه, های, عظیم, فضايي, توسط ,ژاپني ها , موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

تصاویر جدید تلسکوپ فضایی اسپیتزر
نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

اولین تصاویر کیهان با فلامینگوس 2

اولین تصاویر کیهان با فلامینگوس 2

کمتر از دو ماه پس از افتتاح بزرگترین تلسکوپ دنیا، اختر شناسان دانشگاه فلوریدا با استفاده از یکی از پیشرفته ترین تجهیزات تلسکوپی دنیا به تصویر برداری از آسمانها پرداختند.

یک تیم به رهبری پروفسور اخترشناسی استفان ایکن بری، اواخر هفته گذشته اولین تصاویر بی نظیر از گیتی را با کمک دوربین/طیف سنج (با طراحی و ساخت دانشگاه فلوریدا) پیشرفته این تلسکوپ تهیه نمود. این دوربین بر روی تلسکوپ جنوب جمینی (Gemini South) واقع در شیلی نصب گردید. تعدادی از این تصاویر رنگی اولیه شامل موارد زیر است: ساختار گوی مانند زرد و آبی که در واقع کهکشان راه شیری را به تصویر کشیده است، خانه هزاران سیاه چاله، و در مرکز آن یک ابر سیاه چاله که به نظر می رسد دارای جرمی برابر 4 میلیون خورشید باشد.

نصب این وسیله که با نام فلامینگوس-2 شهرت یافته هفت سال زمان، پنج میلیون دلار هزینه و  تلاش و کوشش شامل 30 دانشمند، مهندس، دانشجو و استاد را در برداشته است. این دستگاه یک بار از نظر علمی آزمایش می شود – پروژه ای که انتظار می رود 6 ماه به طول انجامد- و محدوده ای از علوم جدید را پوشش خواهد داد.

فلامینگوس-2 مخفف "طیف سنج تصویربردار گریسیم مولتی آبجکت فلوریدا"  (Florida Array Multi-object Imaging Grism Spectrometer) است.

 

داشمندان از آن برای جستجوی اولین کهکشان های جهان، دیدن ستاره های درحال تولد، آشکار سازی سیاه چاله ها و برسی دیگر پدیده ها استفاده خواهند نمود.

فلامینگوس-2 با نور نزدیک به مادون قرمز یا نوری که از گرما ساطع شده، در محدوده ای ماورای محدوده دید انسان می نگرد و قادر است اجرام غیر قابل رویت برای چشم نظیر ستاره های محو شده در غبارهای کیهانی، یا اجرام بسیار دوری که نورشان قابل رویت نیست را آشکار می سازد.

 

تصویر فوق یک تصویر نزدیک به مادون قرمز از سحابی تارانچولا (Tarantula) در ابر بزرگ Magellanic (بزرگترین ماهواره کهکشان درحال چرخش راه شیری) است. این تصویر خوشه بزرگی از ستاره های جوان در حال تولد از یک ابر گازی را مشخص می کند. اجتماع بزرگ ستارگان موجود در مرکز تصویر نشان دهنده گاز هیدروژن در حال چرخش است. این اجتماع ستارگان دارای نور مارواء بنفش بوده و عامل به وجود آمدن سحابی قرمز درخشان نشان داده شده در این تصویر می باشد. (اعتبار تصویر: دانشگاه فلوریدا/ رصدخانه جمینی)

فلامینگوس-2 به طور بی نظیری قادر است به طور همزمان طیف بیش از 80 جسم را اندازه گیری کند. این کار باعث افزایش سرعت کار اخترشناسان برای جستجوی کهکشانهای قدیمی، ستاره ها و سیارات درحال شکل گیری می گردد.

ایکن بری می گوید: «با صرف هزینه یک دلار در هر ثانیه برای کار با تلسکوپ جمینی، این تلسکوپ قادر خواهد بود به یافته های بزرگی در تولیدات علمی و افزایش کارآیی رصدخانه دست یابد. آنچه قبلاً در طی یک سال فراهم می شد، الان در طی 4 شب حاصل می شود.»

وی در کار با این تلسکوپ سه مطالعه و تحقیق بزرگ را در برنامه خود جای داده؛ اولین هدف او، بیشتر دانستن در مورد هزاران سیاه چاله و ستاره نوترونی موجود در مرز کهکشان راه شیری است.

 

دومین هدفش کاوش درباره شکل گیری و تکامل کهکشانها در طی زمان می باشد و در نهایت تحقیق درباره تولد ستارگان جدید خواهد بود.

اولین کار فلامینگوس-2 کمتر از دو ماه پس از افتتاح تلسکوپ گرن (Gran) جزایر قناری (بزرگترین تلسکوپ جهان واقع در جزایر قناری اسپانیا) انجام گرفت. دانشگاه فلوریدا که 5 درصد از تلسکوپ های 10متری را به خود اختصاص داده تنها سهام دار از ایالات متحده است.

 

ترجمه نعیمه موحدی از سایت رسمی ناسا

 

آخرین بروز رسانی ( شنبه, ۱۶ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۴۳ )

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

برخورد زمین با مریخ
نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

زندگی در تیتان

 

زندگی در تیتان

آیا حیات در تیتان وجود دارد؟ به گفته یکی از زیست شناسان علوم سیاره ای، اگر حیات در تیتان وجود داشته باشد، به گونه ای نخواهد بود که انسان ها قادر به زندگی با یکی از ساکنین این قمر در یک اتاق باشند! دکتر ویلیام بینز در این رابطه می گوید: "هالیوود با بیگانگان تیتانی مشکلاتی خواهد داشت !! "

اگر روزگاری فضاپیمایی حامل یکی از این موجودات تیتانی بود، بدون شک گازهای ساتع شده از بدن او باعث مرگ هر جانداری درنزدیکی او می شد. در چنین شرایطی ، حتی کوچکترین حرکت درنفس یک جاندار تیتانی که در نزدیکی یک انسان قرار داشت، به شکل باورنکردنی برای انسان ها مخوف و وحشتناک می باشد. دکتر بینز در ادامه می گوید: با این حال از دیدگاه من این موضوع جالبی به نظر می رسد! غم انگیز نبود اگر عجیب ترین گونه های حیاتی که در کهکشان موفق به کشف آنها می شدیم، درست مثل ما بودند ، تنها با رنگ آبی و دم! (اشاره دارد به موجودات فضایی که در فیلم آواتار نمایش داده شده اند)

 


تیتان، یا تایتان، بزرگ‌ترین قمر کیوان (زحل- دومین سیاره بزرگ منظومه خورشیدی) است که در فاصله 1.4 میلیارد کیلومتری از خورشید واقع شده‌است.
این قمر در ۲۵ مارس ۱۶۵۵ توسط کریستین هویگنس هلندی کشف شد. تیتان توسط چشم غیر مسلح قابل رویت نیست ولی می‌توان آن را توسط تلسکوپ‌های آماتوری و یا حتی برخی دوربین‌های دو چشمی قوی مشاهده نمود. تیتان غالبا قمری با مشخصات سیاره خوانده می‌شود. تیتان دومین قمر بزرگ در سامانه خورشیدی است. اتمسفر تیتان غالبا از نیتروژن است با این حال دارای متان و اتان نیز می‌باشد. وجود باد و باران سطح تیتان را به شکلی مشابه سطح زمین تبدیل کرده‌است. ماهواره‌های زیادی وجود زیست و یا مراحل ابتدایی پیدایش شرایط پیشا-زیستی در تیتان را مورد کاوش قرار داده‌اند.

 


درحالی که دکتر بینز با اشاره به فیلم آواتار سرش را به حالت تایید تکان می دهد، تحقیقات این دانشمند نشان دهنده مشکلات فراوانی است که اگر روزگاری با موجودات بیگانه فضایی روبرو شویم به طور حتم خواهیم داشت. مشکلاتی فراتر از رویارویی بین فرهنگ ها و تمدن های ما. ملاقات بیگانگان فضایی بی شک اثرات مضر ناخواسته ای را برای یکی و یا هردو طرف (انسان ها و موجودا ت فضایی) خواهد داشت.

 

 

بینز در حال حاضر در حال تحقیق در رابطه با اشکال شیمیایی حیات و درک طبیعت خارق العاده آن می باشد. زندگی در تیتان (بزرگترین قمر سیاره زحل) دربرگیرنده یکی از عجیب ترین سناریوهای علمی است که تاکنون مورد مطالعه قرار گرفته است. در حالی که تصاویر ارسالی توسط عملیات Cassini/Huygens تیتان را مکانی زمین مانند و جذاب نمایش داده، باید بدانیم که این قمر دارای اتمسفر زخیم منجمد و نارنجی رنگی از بخارات شیمیایی است. در فاصله ای 10 برابر دورتر از فاصله ما تا خورشید، تیتان مکانی منجمد با دمایی معادل منفی 180 درجه سانتی گراد در سطح قمر می باشد. آب به شکل یخ منجمد و همیشه ثابت بوده و تنها مایعاتی که در آن وجود دارد متان و اتان مایع می باشد.

بنابراین بجای زندگی مبتنی بر آب، زندگی در تیتان بایستی بر پایه متان باشد.

 

به منظور بررسی بیشتر تیتان فضاپیمای پژوهشی کاسینی به فضا فرستاده شد و در سال ۲۰۰۴ این فضاپیما به نزدیکی تیتان رسید و علاوه بر تهیه عکس‌هایی از نزدیکی تیتان با فرستادن کاوشگری به سطح تیتان با نام هویگنس امکان آزمایش‌هایی را نیز از سطح تیتان فراهم آورد که نتایج این آزمایشات توسط کاسینی به زمین مخابره شد. سفر کاسینی و همراهش، هویگنس، به زحل ۷ سال به طول انجامید. پس از رسیدن به زحل، هویگنس از کاسینی جدا شد و روی سطح تیتان، بزرگ‌ترین قمر زحل فرود آمد. به لطف داده‌های کاسینی و هویگنس، آن‌چه امروز از منظومهٔ زحل می‌دانیم بسیار بیش‌تر از گذشته‌است

 

 

بینز در ادامه می گوید: " زندگی به یک مایع نیازمند است. حتی خشک ترین گیاه صحرایی در زمین نیز برای متابولیزم (تحولات بدن موجود زنده براي حفظ حيات) خود نیاز مند آب است. بنابراین اگر زندگی در تیتان وجود داشته باشد، سیستم خونی و حیاتی آن بایستی بر پایه متان مایع باشد و نه آب. این بدان معناست که کل سیستم های شیمیایی این موجودات به شکلی کاملاً بنیادین متفاوت از ما می باشد. مولکول ها بایستی از تنوع بیشتری از عناصری که ما از آن استفاده می کنیم ولی در قالبی کوچکتر و واکنش پذیری شیمیایی بالاتری ساخته شده باشند.

 

بینز می گوید: " زندگی زمینی از حدود 700 مولکول استفاده می کند، اما برای پیدا نمودن این 700 نمونه درست، این امر ضروریست که بدینگونه بیاندیشد ؛ شما نیاز دارید قادر به ساختن 10 میلیون مولکول و یا بیشتر باشید. این برآمد اشاره به تعداد مولکول هایی که شما قادر به ساخت آن هستید ندارد، اما موضوع اصلی به مجموعه مولکول هایی اشاره دارد که برای موناژ و پیاده سازی یک متابولیسم به آن نیازمندید."

به گفته بینز پیاده سازی و جمع آوری چنین مجموعه ای از ترکیب مولکول ها کاری بسیارسخت و دشواربوده و مانند ساخت میز چوبی است که هر قطعه ریز آن را باید در یک میدان عظیم چوب بری پیدا کنیم.

 

تصویری از دریاچه های مایع در سطح تیتان (اعتبار تصویر از ناسا)

 

در تئوری تنها به 5 مولکول نیازمندیم. اما در عمل ممکن است میلیون ها مولکول را در کنار هم قرار داده و باز هم به ترکیب اساسی دست نیابید. بنابریان شما باید دارای این پتانسیل برای ساخت مولکول های بیشتری که در واقع برای ایجاد یک متابولیزم به آنها نیازمندید باشید. بدینگونه وجود فسفر و گوگرد در تنوع بیشتر و اشکال بی ثبات تر در تیتان و دیگر عناصر از قبیل سیلیکان می توانند عواملی دال بر وجود حیات به اشکال متنوع تری در تیتان باشند.

انرژی نیز گزینه دیگریست که می تواند بررشد و شکل زندگی در تیتان تاثیر گذارد. با تابش آفتاب بر سطح تیتان، که یک دهم درصد نسبت به میزان آن در سطح زمین می باشد، در تیتان انرژی بسیار کوتاه عرضه می شود.

 

 

مقایسه اندازه تیتان در برابر کره زمین

 

بینز می گوید : "رشد و حرکت سریع نیازمند انرژی فراوانی می باشد. در تئوری حیات ارگانیسم ها و موجودات زنده ای مانند گلسنگ ها امکانپذیر است اما سایر اقسام حیاتی خارج از این گروهند! "

 

به هر حال زندگی در تیتان به هر شکلی که باشد، حداقل این موضوع را می دانیم که این حیات به شکل پارک ژوراسیک نخواهد بود! (حیات موجودات ماقبل تاریخی مانند دایناسورها و ... )

بینز ، که پژوهش های علمی او از طریق روفوس در کمبریج، انگلستان و MIT در ایالات متحده صورت گرفته است ، تحقیق خود را در جلسه ملی نجوم در گلاسکو، اسکاتلند در تارخ 13 آوریل 2010 ارائه می نماید.

 

منبع : سایت نجوم ایران

ترجمه مهدی خسروی از universeToday / Nasa / solarviews

 

Titan Statistics
Discovered by Christiaan Huygens
Date of discovery 1655
Mass (kg) 1.35e+23
Mass (Earth = 1) 2.2590e-02
Equatorial radius (km) 2,575
Equatorial radius (Earth = 1) 4.0373e-01
Mean density (gm/cm^3) 1.88
Mean distance from Saturn (km) 1,221,850
Rotational period (days) 15.94542
Orbital period (days) 15.94542
Mean orbital velocity (km/sec) 5.58
Orbital eccentricity 0.0292
Orbital inclination (degrees) 0.33
Escape velocity (km/sec) 2.65
Visual geometric albedo 0.21
Magnitude (Vo) 8.28
Mean surface temperature -178°C
Atmospheric pressure (bars) 1.5

 

 

Saturn Statistics
Mass (kg) 5.688e+26
Mass (Earth = 1) 9.5181e+01
Equatorial radius (km) 60,268
Equatorial radius (Earth = 1) 9.4494e+00
Mean density (gm/cm^3) 0.69
Mean distance from the Sun (km) 1,429,400,000
Mean distance from the Sun (Earth = 1) 9.5388
Rotational period (hours) 10.233
Orbital period (years) 29.458
Mean orbital velocity (km/sec) 9.67
Orbital eccentricity 0.0560
Tilt of axis (degrees) 25.33
Orbital inclination (degrees) 2.488
Equatorial surface gravity (m/sec^2) 9.05
Equatorial escape velocity (km/sec) 35.49
Visual geometric albedo 0.47
Magnitude (Vo) 0.67
Mean cloud temperature -125°C
Atmospheric pressure (bars) 1.4
 

 

 

 

تصویری از تیتان بزرگترین قمر سیاره زحل

آخرین بروز رسانی ( شنبه, ۰۸ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۰۵:۱۰ )

 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

نشانه هایی از حیات در مریخ
نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مریخ نورد جدید ناسا

 

مریخ نورد جدید ناسا

آزمایشگاه علمی مریخ یا همان Curiosity که به عنوان جدیدترین مریخ نورد ناسا در حال سخت و آماده سازی می باشد به عنوان یکی از بخش های اصلی برنامه های بلند مدت ناسا و اکتشافات ربوتیک سیاره مریخ به شمار می آید. بر طبق برنامه ریزی ها این ماموریت برای اواخر سال 2011 برنامه ریزی شده و مریخ نورد از کیپ کاناورال فلوریدا به سوی مریخ پرتاب می شود. همچنین بر اساس محاسبات در آگوست سال 2012 در یکی از جذاب ترین نقاط مریخ فرود خواهد آمد.

از جمله اهداف اصلی Curiosity که در واقع یک آزمایشگاه متحرک و بسیار مجهز است ارزیابی شرایط مریخ می باشد به گونه ای که تمامی تردیدها و ابهامات را در رابطه با شرایط حیات در این سیاره برطرف نماید. این مریخ نورد به ما خواهد گفت که آیا محیط مریخ قادر به پشتیبانی حیات میکروبی بوده و در صورت پاسخ مثبت آیا هنوز هم امکان حیات در این سیاره وجود دارد یا خیر. درواقع این ماموریت به ما کمک خواهد نمود تا به درک بهتری نسبت به شرایط حیات در سیاره مریخ دست یابیم.

 

 

 

1- این مریخ نورد در چه اندازه ای ساخته شده است؟

Curiosity در اندازه ای بسیار بزرگتر از مریخ نوردهای پیشین یعنی Spirit ، Opportunity و Pathfinder طراحی شده است. این مریخ نورد دارای طولی درحدود 2 برابر (در حدود 2.8 متر) و وزنی معادل 4 برابر مریخ نوردهای روح و فرصت می باشد که در سال 2004 در مریخ فرود آمدند. Pathfinder نیز از لحاظ اندازه در حدود یک اجاق مایکروویو بود و در سال 1997 در مریخ فرود آمد.

 

 

 

2- curiosity دقیقاً در چه نقطه ای از مریخ و چطور فرود خواهد آمد؟

در نوامبر سال 2008 ، پس از برسی ها، بهترین نقاط برای فرود مریخ نورد به 4 نقطه در سیاره سرخ محدود گردید . تمامی این نقاط دارای یک وجه مشترک و بسیار مهم بودند. نقاط باستانی که در گذشته مریخ احتمال وجود آب در این اماکن وجود داشته است. از بین این 4 مکان، ناسا نقطه ای که بر اساس شواهد جغرافیایی دارای مناسب ترین و بالاترین احتمال شرایط حیات است را برخواهد گزید. البته این مکان بایستی دارای شرایط مناسبی برای فرود مریخ نورد نیز باشد.

 

 

 

سیستم فرود مریخ نورد تا حد زیادی شبیه به هلیکوپترهایی است که به عنوان جرثقیل های هوایی برای حمل اشیای سنگین مورد استفاده قرار می گیرند. در نزدیکی سطح مریخ، پس از اینکه چتر نجات سرعت فرود فضاپیما را کاهش داد، یک سیستم موشکی در آخرین لحاظ فرود فعال خواهد شد و فرود نهایی مریخ نورد را ممکن خواهد ساخت. این سیستم بر خلاف سیستم های پیشین ( که بر مبنای کیسه های هوا در اطراف مریخ نوردها تعبیه شده بود) این امکان را فراهم نموده که یک مریخ نورد بسیار بزرگ و سنگین را به سلامت در سطح سیارهفرود آورد. سایر نوآوری های بکار رفته در سیستم فرودفضاپیما نیز امکان فرود در محدوده ای کوچکتر و با دقت بسیار بالاتر نسبت به ماموریت های پیشین را مهیا ساخته است.

 

 

 

3- این مریخ نورد دارای چه تجهیزات و قابلیت هایی است؟

Curiosity از 10 ابزار علمی پیشرفته برای تست سنگ ها و صخره ها ، خاک و اتمسفر مریخ استفاده خواهد نمود. یک سیستم لیزری از فاصله دور، بخش هایی از سنگ را تبخیر نموده و ابزار دیگری به دنبال ترکیبات آلی، جسم مورد نظر را جستجو می نماید. سایر ابزارها از جمله دوربین های سوار بر دکل مریخ نورد، برای مطالعه جسم مورد نظر از فاصله دور، ابزارهای مبتنی بر بازوهای مریخ نورد برای مطالعه مواردی که لمس می شود و ابزارهای تحلیلی درونی مریخ نورد، ترکیبات سنگ ها و نمونه های خاک به دست آورده از مته و بیل مخصوص دستگاه را آنالیز می نمایند.

 

 

 

4- چرخ های بزرگ این مریخ نورد دارای چه ویژگی هایی می باشند؟

هر یک از 6 چرخ Curiosity دارای یک موتور محرک مستقل می باشد. همچنین دو چرخ جلویی و دو چرخ عقب دارای موتورهای کنترلی مستقل از یکدیگر نیز می باشند. این موتورهای کنترلی مریخ نورد را قادر به چرخش 360 درجه در یک مکان ثابت در سطح مریخ می نمایند. قطر چرخ های Curiosity در حدود 2 برابر قطر چرخ هایی است که برای مریخ نوردهای روح و فرصت استفاده شده بود. این ویژگی Curiosity را قادر خواهد ساخت تا از موانعی با ارتفاع بیشتر از 75 سانتی متر به راحتی عبور نماید.

 

 

 

5- درباره سیستم تامین انرژی مریخ نورد توضیح دهید ؟

یک باطری اتمی در Curiosity تعبیه شده است که آنرا قادر می سازد تا بیش از یکسال کار کند و پس از آن مریخ نورد تنها بوسیله سیستم های انرژی خورشیدی به کار خود ادامه خواهد داد.

 

ترجمه محمد علی مسلمی از سایت رسمی ناسا

 

 

آخرین بروز رسانی ( چهارشنبه, ۰۳ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۰۵:۵۱ )

 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:مریخ,نورد,جدید ,ناسا, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

نگاهی به تصویر جدید و بی نظیر ESO

 

نگاهی به تصویر جدید و بی نظیر ESO

تصویر: خوشه کهکشانی Abell 315: این تصویر وسیع الطیف هزاران اجتماع از کهکشانها را در فضایی به اندازه یک ماه کامل نشان می دهد. اعتبار تصوير: (ESO/J. Dietrich)

تصوير جدید گرفته شده توسط ESO ، چندين هزار كهكشان دور و به طور ويژه اي يك گروه بزرگ متعلق به خوشه كهكشاني عظيم Abell 315 را به ما نشان مي دهد. از حجم زياد كهكشانها مي توان چنين استنباط كرد كه Abell 315 نظير اغلب خوشه هاي كهكشان غني از ماده تاريك است. جرم بسيار زياد اين خوشه نور كهكشانهاي پس زمينه را منحرف كرده و باعث انحراف در شكل مشاهده شده كهكشان مي شود.

زماني كه با چشم غير مسلح به آسمان نظاره مي شود غالبا تنها مي توان ستاره هاي درون كهكشان راه شيري خودمان و برخي از نزديكترين همسايه هامان را ببينيم. بيشتر كهكشانهاي دور آنقدر نور ضعيفي دارند كه چشم بشر قادر به مشاهده آنها نيست. اما اگر بتوانيم آنها را ببينيم احتمالاً پهناي آسمان را خواهند پوشاند. اين تصوير جديد كه توسط ESO منتشر شده هم يك تصوير وسيع الطيف و عريض است و هم تصويري است با آشکارسازی طولانی مدت . در این تصویر هزاران كهكشان جمع شده و در فضايي به اندازه يك ماه به نمایش گذاشته شده اند.


 

اين كهكشانها در فاصله هاي متفاوتي از ما قرار گرفته اند. برخي نسبتا نزديك اند به طوري كه بازوهاي مارپيچي يا فرم بيضوي آنها قابل تشخيص است. به ويژه در قسمت بالايي تصوير. كهكشانهاي دورتر تنها به صورت حباب هاي نوراني ظريفي ديده مي شوند. نور آنها قبل از رسيدن به زمين هشت ميليارد سال و يا بيشتر در جهان عبور كرده است.

قسمت مركز تصوير به طرف پايين و چپ شامل تركيبي از صدها كهكشان زرد رنگ است كه نشان دهنده يك خوشه كهكشانی بسيار حجيم است . اين خوشه در بين كهكشانهاي كم نور آبي و قرمز و زمين و حدوداً در فاصله 2 ميليارد سال نوري و در صورت فلكي حوت ( Cetus -the Whale) واقع شده است.

 

تصویر گرافیکی از ساختمان اصلی ESO

 

خوشه هاي كهكشانی از بزرگترين ساختارها در جهان هستند كه با نيروي گرانش به يكديگر متصل اند. اين ساختارها در مقايسه با كهكشانهايي كه مي بينيم داراي جرم بسيار بسيار بيشتري می باشند. كهكشانهايي به اين بزرگي تنها حاوي 10 درصد جرم مي باشند. گاز داغ بين كهكشانها 10 درصد ديگر را شامل مي شود (1). 80 درصد باقي مانده شامل يك تركيب ناشناخته و غير قابل رويت به نام ماده تاريك مي باشد كه در بين كهكشانها قرار مي گيرد.

 

وجود ماده تاريك از طريق اثرات گرانشي آن آشكار مي شود: جرم بسيار عظيم يك خوشه كهكشانی بر روي نور كهكشانهاي پشتي اش اثري مشابه يك شيشه مغناطيسي جهاني است و باعث ايجاد اندكي انحراف در شكل ظاهري كهكشان مي گردد (2). اخترشناسان با مشاهده و آنالیز دوتایی اشکال این کهکشانها می توانند جرم کلی خوشه مسئول این انحراف را، حتی زمانی که این جرم ناپیدا باشد، به دست آورند. در هر حال این اثر بسیار ضعیف است و برای به دست آوردن نتایج معنی دار لازم است تعداد بسیار زیادی کهکشان سنجش شود: در مورد Abell 315 برای تخمین جرم کلی خوشه تقریبا شکل 10000 کهکشان کم نور در این تصویر مطالعه شد؛ بیش از یک صد هزار میلیارد برابر جرم خورشید ما (3)

 

 

برای دیدن تصویر در اندازه بزرگ اینجا کلیک کنید. (حجم تصویر : 1.7 مگابایت)

 

برای تکمیل رنج وسیع اندازه ها و فاصله ها در این تصویر، تعدادی اجرام بسیار کوچکتر از کهکشانها و خوشه های کهکشانی و بسیار نزدیک به زمین بررسی شد: در کنار چندین ستاره متعلق به کهکشان ما تعداد زیادی آستروئید که به شکل دنباله های آبی، سبز یا قرمز دیده می شوند مورد بررسی قرار گرفت(4). این اجرام متعلق به کمربند اصی آستروئید بوده و در بین مدارهای مریخ و مشتری واقع شده اند. ابعاد آنها از چند ده کیلومتر (درخشان ترین آنها) تا فقط چند کیلومتر (کم نورترین آنها) متغییر است.

این تصویر به وسیله تصویرگر وسیع الطیف (WFI) با تلسکوپ 2.2 متر MPG/ESO در رصدخانه شیلی تهیه شده و در طی چندین مرحله و با استفاده از سه فیلتر وسیع باند مختلف به دست آمده است. تقریبا 1 ساعت در فیلتر B و حدود 1.5 ساعت در فیلترهای V و R .

 

توضیحات:

(1): ده درصد از جرم خوشه کهکشانی شامل مخلوطی از الکترونها و پروتونهای سیار داغ (پلاسما) با درجه حرارتی برابر ده میلیون درجه یا بیشتر می باشد که با تلسکوپ های اشعه ایکس (X-Ray) قابل رویت است.

(2): اخترشناسان با توجه به این انحراف ظریف، پدیده های بسیار ویژه نظیر کمانهای بزرگ، حلقه ها و تصاویر چندتایی را تهیه می کنند.

(3): مطالعه ای راجع به خوشه کهکشان Abell 315 توسط جی دیتریج و همکاران در مقاله ای در محله اخترشناسی و اخترفیزیک سال 2009 به چاپ رسیده است. (با عنوان:

("Weak lensing observations of potentially X-ray underluminous galaxy clusters," by J. Dietrich et al.)

(4): دنباله دارهای آبی، سبز یا قرمز نشان دهنده این مطلب است که هر یک به وسیله یکی از سه فیلتر مخصوص شناسایی شده اند. هر دنباله دار تشکیل شده از چندیدن زیردنباله کوچکتر که در فیلترهای مختلف اثرات خاصی را منعکس می کنند؛ از طول این زیردنباله ها، فاصله تا آستروئید قابل محاسبه است.

 

منبع : سایت نجوم ایران

ترجمه نعیمه موحدی از sciencedaily

 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:ثسخ,نجوم, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

رازهای 40 ساله کلاهک یخی مریخ
نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:راز,های,کلاهک,مریخ, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

نسل جدید ذرات

 

نسل جدید ذرات

دو تیمی که در آزمایشگاه بین المللی شتاب دهنده ذرات Tevatron واقع در باتیویا کار می کردند٬ نشانه هایی از نسل جدید ذرات بنیادی پیدا کرده اند که می تواند به سه نسل قبلی که تاکنون می شناختیم اضافه شود. اما این ذرات جدید چه چیز خاصی میتوانند داشته باشند؟

اگر این ذرات واقعا وجود دارند باید درباره معمای چندین ساله ای که چگونه جهان در نخستین لحظات خود بعد از انفجار بزرگ از خودویرانگری اجتناب کرد توضیحی داشته باشند. در ابتدا گزارشی از آنچه تاکنون میدانیم به این شرح داریم. هر یک از سه نسل معلوم ماده دربرگیرنده دو نوع ذره بنیادی به نامهای کوارک و لپتون است. لپتونهای نسل اول شامل الکترون و نیوترینو (نوترون خودی یا مانوس) هستند.


 

 

 

اولین نسل ماده میتواند هرچیزی را که ما در زندگی روزمره مان با آن مواجه می شویم شرح دهد. به عنوان مثال هسته های اتمی از پروتون و نوترون ساخته شده اند که هر کدام به تنهایی از کوارکهای صعودی و نزولی تشکیل یافته اند.

دومین و سومین نسل معرفی شدند تا دوجین های متنوع ذرات بی دوام درون اتمی را توضیح دهند که در آثار مخرب برخورد ذرات تشخیص داده شده بودند.

هر یک از این دو نسل شامل یک جفت کوارک (که بسیار سنگین تر از نسل اول بوده ) و نیز muon و tau ، گونه های سنگین الکترون می باشند. علاوه بر این هر یک دارای نیوترینوی مربوط به خود هستند.

 

 

The Collider Detector at Fermilab -CDF

 

نسلهای جدید ماده تمایل داشتند تا هر 30 یا 40 سال یکبار ظاهر شوند که آخرین بار این اتفاق در سال 1975 رخ داد یعنی زمانیکه tau کشف شد . Amarjit Soni از لابراتوار ملی Brookhaven در Upton, New York چنین می گوید: پیش از این ما سه نسل دیده ایم و سوال اینجاست که چرا چهار تا ندیده ایم؟

او می گوید: نسل چهارم باید دنباله ساده ای از این روند باشد که تاکنون دیده ایم.

اکنون نشانه های این نسل چهارم در سوابقی از شتاب دهنده Tevatron ظاهر شده است که پروتون ها و آنتی پروتون ها را با هم خرد میکند.

محققان بخش ردیابی CDF در Tevatron در ماه مارس آثار باقیمانده از تصادمات را بخوبی جستجو کردند که در آنجا بین ماه مارس 2002 و 2009 ایجاد شده بود. آنها در جستجوی نشانه هایی از کوارک نسل چهارم بودند که سنگین تر از کوارک های سه نسل دیگر باشد.

دلیل اینکه چرا این کوارک در آزمایشات پیشین دیده نشده بود چنین شرح داده می شود که هر چقدر ذره سنگین تر و غلیظ تر باشد انرژی بیشتری برای ساخت آن مورد نیاز است و برخوردها در آزمایشات قبلی مستلزم انرژی خیلی کمتری برای تولید چنین موجود بزرگ و عظیمی بود.

 

مرکز تحقیقات و کنترل شتاب دهنده

یک کوارک سنگین نسل چهارم هنگامی که تنزل می کند انرژی بسیار زیادی رها می سازد و در بین سایر ذرات muon های بسیار فعالی تولید می کند. سه نسل دیگر ماده هم این فراورده های پوسیده را تولید می کنند و برآوردها اشاره بر این دارند که این سه نسل باید برای دو رویداد تنزل در بالاترین انرژی محاسبه شوند که در آزمایش مورد سنجش قرار گرفته است. اما تیم CDF هشت رویداد را مشاهده کردند یعنی مازادی که اشاره به کوارک نسل چهارم دارد.

نشانه های کوارک جدید در فراورده های پوسیده شتاب دهنده برخورد ذرات Tevatronظاهر شده اند. اما این فزونی بقدری جزئی است که نمی تواند ضربه موفقیت آمیز آماری باشد٬ از اینرو تیم نمیتواند ادعا کند که علائمی از نسل چهارم دیده است. John Conway یکی از بانیان این تحقیق و بررسی از دانشگاه کالیفرنیا در Davis اظهار می کند که ادعاهای خاص و غیر عادی نیاز به مدارک و شواهد غیر عادی نیز دارد.

 

 

نمایی از ساختمان درونی شتاب دهنده

 

با این وجود هیچکس حاضر به منفصل کردن این فزونی نیست.Stephen Martin از دانشگاه Northern Illinois در Dekalb که عضوی از این تحقیق و بررسی نبود چنین می گوید: این بقدری جالب است که ما به چشم داشت و تجزیه و تحلیلات آتی توجه خواهیم کرد چون اگر کوارک [نسل چهارم] براستی وجود داشه باشد همه چیز بسیار مهیج خواهد شد.

اگر چه اهمیت فزونی CDF مورد بحث قرار می گیرد اما DZero٬ گواه تازه ای از دیگر ردیاب اصلی Tevaron٬ اثر و نشانه ممکن متفاوتی از نسل چهارم نشان می دهد که منفصل کردن آن دشوارتر است.

تجزیه و تحلیل جدید برخوردهای پروتون-آنتی پروتون در DZero فراورده های پوسیده ای را بنیان نهاد که بطور غیرمنتظره ای نامتوازن بودند. تا حدودی اکثر muon ها نسبت به antimuon ها نقطه مقابل ضدماده هایشان را ایجاد می کنند.

Soni می گوید: اگر این تائید شود٬تبدیل به اکتشاف بینهایت مهمی می شود و انعکاس بسیار مهمی برای کل فیزیک ذرات خواهد داشت. این نتیجه با مدل استاندارد فیزیک ذرات یعنی بهترین تئوری که ما تاکنون دنیای درون اتمی را با آن شرح داده ایم مغایرت دارد.

 

 

 

این مدل تفاوت بسیار جزئی را بین تعداد ذرات ماده و ضدماده پیش بینی می کندکه در برخوردها حدود 40/1 ام برابر آنچه که DZero واقعا مشاهده می کند تولید میکند. بنظر می رسد که عامل جدید و نامعلومی در اینجا نقش داشته باشد.

برخی از فیزیکدانان قبلا خاطر نشان کردند که چهارمین نسل ذرات می تواند تعادل ماده- ضدماده را در نوع فرایند مشاهده شده در DZero متوازن کند.

این عمل چگونه اتفاق می افتد؟ قوانین خارق العاده مکانیک کوانتوم به ذرات مجازی اجازه میدهند تا مختصرا به وجود آیند و اگر کوارک های نسل چهارم در DZero از این طریق رخ دهند ٬می توانند با ترتیب طبیعی وقایع مداخله کنند که این ذرات در آزمایش تنزل کرده اند. برای مثال جفت های کوارک که دربرگیرنده پایه های نسل سوم است معمولا با مجمو عه ای از واکنشهایی که moun ها و antimuon ها را تولید می کند مورد بحث قرار می گیرد. کوارک نسل چهارم می تواند با این فرایند مداخله کند و تعادل معمول بین تولید ماده و ضدماده را به هم بریزد و نتایج را به نفع ماده تحریف کند.

اگر بی نظمی در DZero بر اثر ذرات نسل چهارم باشد ٬ استنباط ها عمیق و بنیادی خواهند بود. فیزیکدانان برای چندین دهه در این حقیقت متحیر مانده اند که دنیائی که ما آنرا می شناسیم اصلا وجود ندارد.

 

 

 

بر اساس مدل استاندارد٬ ماده و ضدماده٬ تقریبا باید به میزان مساوی از انرژی فراهم شده در اوایل جهان متراکم می شدند. از آنجاییکه ماده و ضدماده در تماس با هم یکدیگر را خنثی می کنند٬ بسیاری از هر دو نوع ماده سریعاً نابود می شوند و دریای سترونی از تشعشعات باقی می گذارند که تقریباً بطور کامل تهی از ماده ای است که مورد نیاز برای ساخت ستاره ها٬ کهکشان ها و سیارات می باشد. آگر این اتفاق به وضوح نیافتاد ٬ بنابراین باید چیزی میزان تولید برای ماده را بالا برد و مازادی را باقی گذارد تا وضعیت شدید نابودی را سپری کند و باعث بوجود آمدن جهان شود.

چهارمین نسل ذرات می تواند توضیح دهد که چگونه ماده برای بوجود آوردن ستاره ها و کهکشان ها باقی می ماند.

اگر کوارک های چهارمین نسل مسئول برهم زدن این تعادل باشند٬ پس ما بدون آنها نمی توانیم وجود داشته باشیم. George Hou از دانشگاه ملی تایوان در تایپه می گوید: برای من این نشانه ای از تنها انگیزه مهم برای موجودیت [چهارمین نسل] می باشد. وی افزود: ما شاید با یک بسط انحصاری از نسل سوم تا چهارم ٬ عدم تقارن کافی برای توضیح اینکه چگونه ماده در اوایل جهان از نابودی زنده مانده است را داشته باشیم.

 

 

اگر چه عدم تقارن Dzero با موجودیت چهارمین نسل تناسب دارد اما آنرا ثابت نمی کند. همچنین امکان تولید عدم تقارن ماده وضدماده در تئوری هایی است که سعی دارند فیزیک ذرات را با مطرح کردن ابعاد زائد پنهان شرح دهند٬ همینطور در فراتقارن یعنی تئوری ای که در هر کدام ذره در هر سه نسل شناخته شده ماده است و آنهایی که حامل نیرو هستند شریک پرزورتری دارند.

ذرات چهارمین نسل نیز می توانند به توضیح مبداء ماده تاریک کمک کنند که بنظر می آید بیشترین حجم جهان را تشکیل می دهد. راه حل برای این اندیشه نیوترینو غلیظ می باشد. مانند نیوترینوها در همه نسلهای دیگر ذرات٬ این یکی با نیروی الکترومغناطیسی فعل و انفعال داخلی ندارد تا آنرا شفاف و آشکار سازد و ازاینرو نامرئی می باشد.

درحالیکه سه نیوترینو شناخته شده دیگر برای محاسبه کسر مفاد ماده تاریک بسیار کم وزن هستند ٬ نیوترینوهای غلیظتر چهارمین نسل باید قادر به انبوه شدن با همدیگر باشند و بذرهای کهکشان ها را تشکیل دهند.

 

 

 

با اینحال این اندیشه همچنان با دشواری هایی روبه رو می بود چراکه اولاً نیوترینوی غلیظ معمولاً در کسر ثانیه ای به ورژنی سبک تراز نسل دیگر تنزل کرده٬ بنابراین هیچیک از نیوترینوهای غلیظ از جهان اولیه نباید باقی می ماندند تا ماده تاریک را تشکیل دهند که ما فکر می کنیم امروزه موجود می باشد. فیزیکدانان باید روشی مطرح می کردند تا توضیح دهند که چگونه یک نیوترینو غلیظ برای بیلیون ها سال پس از انفجار بزرگ پایدار مانده است.

خوشبختانه Large Hadron Collider در CERN قادر به توضیح این چیزها بود. اکنون ذرات بهم خورنده با انرژی ترکیب شده 7 تراالکترون ولت وجود دارد که برخورد های Tev Tevatron2 را از حرکت بازمی دارد.

با قدرت اضافی داده شده برای LHC کشف کوارک چهارمین نسل با حجمی بالغ بر 450 GeV نباید زیاد طول بکشد. مارتین می گوید: آزمایشات LHC قادر به حل قطعی این معما خواهد بود.

 

منبع : سایت نجوم ایران

ترجمه نعیمه افشار از CDF / newscientist

 

آخرین بروز رسانی ( جمعه, ۲۶ شهریور ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۰۳ )

 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:نسل,جدید, ذرات, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

ثبت پروژه های عظیم فضايي توسط ژاپني ها
نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: جمعه 20 اسفند 1389برچسب:ثبت,پروژه,عظیم,ژاپن, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

6 ترفند برای یافتن موجودات فضایی

6 ترفند برای یافتن موجودات فضایی

جستجو به دنبال حیات فرازمینی با تمرکز برگوش دادن به سیگنال های رادیویی که ممکن است به شکل عمدی از سوی موجوداتی هوشمند در خارج از زمین به سوی ما فرستاده شوند ادامه دارد. اما حتی اگر این تمدن های بیگانه هیچگونه تلاشی در جهت برقراری ارتباط با ما انجام ندهند، بازهم فعالیت های آنها می تواند نشانه هایی قابل ردیابی برجای گذارد. در اینجا به برسی برخی از این مهمترین نشانه های قابل ردیابی که اخیراً توسط ریچارد کاریگان ازآزمایشگاه شتاب دهنده های بین اللملی درایلی نویز به چاپ رسیده است خواهیم پرداخت.

1 – به دلیل وجود نورهای مصنوعی ، شهرهای کره زمین در شب از فضای خارج از سیاره قابل رویت می باشند، از اینرو این امکان وجود دارد که سیارات فراخورشیدی متمدن و قابل سکونت نیز دارای اینچنین آلودگی های نوری باشند.

 

اما پیدا نمودن چنین موضوعی شاید آنقدرها هم آسان نباشد چراکه اگر تمامی نیروی الکتریکی سیاره برای تولید نور به خدمت گرفته شود، باز هم هزاران بار ضعیف تر از یک بازتاب از نور خورشید بر سطح زمین می باشد.

(اعتبار تصویر :NASA/GSFC )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2- ما قادر هستیم تا به دنبال شواهدی دال برآلوده کننده های شیمیایی در اتمسفر این سیارات فراخورشیدی باشیم. ترکیبات مصنوعی از قبیل chlorofluorocarbons یا CFS می توانند اثراتی از خود بر جای گذارند که مشاهده آن از فواصل بسیار دور را امکانپذیر می سازد. با توجه به این نکته که CFS ها به شکل قابل ملاحضه ای پرتوهای مادون قرمز را در طول موج های مشخصی جذب می نمایند، این امکان وجود دارد تا CFSها حتی زمانی که درصد تمرکز آنها کمتر از یک تریلیون بوده نیز قابل شناسایی باشند. اما برای ردیابی چنین گزینه ای نیازمند تلسکوپی فوق العاده حساس و بسیار فراتر از تجهیزات امروزی می باشیم. (اعتبار تصویر : NASA/ ESA/G. Bacon/STScI )

 

 

 

3 – به گفته ریچارد کارگان، شکستن اتم ها درطی یک فرآیند اتمی ستاره ای ، می تواند باعث آزاد سازی مقادیر بسیار عظیمی از عناصر نادراز جمله تکنتیوم و نئودیمیوم شود که امکان رویت و شناسایی آن دریک نور ضعیف ستاره ای وجود دارد. اما ساخت چنین اثری به دست هوشمندان فضایی نیازمند حجم بسیار عظیمی از این مواد می باشد (برای مثال 100000 تن از تکنتیوم بر طبق برآورد Guillermo Lemarchand از دانشگاه ملی کویلمز در آرژانتین) و این در حالیست که کل راکتورهای هسته ای زمین درطی قرن اخیر تنها 100 تن تکنتیوم تولید نموده اند. (اعتبار تصویر : JAXA )

 

 

 

 

4 – این امکان وجود دارد که یک تمدن در بیرون از محیط زمین خود را به شکلی از شاهکارها و کارهای برجسته عظیم مهندسی که گوی های دایسون نامیده می شوند به عرصه نمایش گذارد. این ساختارهای فرضی پیله ای شکل بوده و قادر به جمع آوری انرژی خورشیدی می باشند. یک گوی دایسون قادر است به شکل کامل و یا بخشی ازنور قابل دید یک ستاره را بلوکه نماید. حال با توجه به این نکته که گوی در اثر تابش ستاره گرم می شود امکان تشخیص پرتوهای مادون قرمز بازتاب شده از سطح آن وجود دارد.

ستاره شناسان تاکنون موفق به کشف هیچگونه " گوی دایسون" به شکل مشخص نشده اند و چند نامزدی که احتمال تعریف آنها با این پدیده وجود دارد، این امکان را نیز دارا می باشند که تنها ابرهایی از گاز هیدروژن و گردوغبار مربوط به ستاره های پیر و حتی سیارک ها باشند.

(اعتبار تصویر : Vedexent/Wikimedia )

 

5 – به جای بلوکه نمودن نور مربوط به یک ستاره ، یک تمدن فرا زمینی ممکن است گوی های دایسون را در اطراف ستاره های بسیاری بسازد و دست به ساخت تکه تاریک برجسته ای به نام حباب فرمی (Fermi bubble) در خانه کهکشانی خود بزند. درست مانند گوی های دایسون منفرد، حباب های فرمی نیز به تابش گرما پرداخته و خود را با پرتوهای مادون قرمز آشکار می سازند.

اما پیدا نمودن آنها هنوز نیازمند مهارت بالایی می باشد. کهکشان های مارپیچ مانند کهکشان های فرفره ای (که در عکس نمایش داده شده است) سرشار از گرد و غبار و شکاف های تاریک می باشند. کهکشان هایی که به شکل طبیعی دارای نور یکنواخت تری می باشند ، مانند کهکشان های بیضی شکل، نامزد های بهتری برای یافتن حیات فرازمینی می باشند.

(اعتبار تصویر : NASA/ESA/STScI/K. Kuntz et al )

 

6 – این احتمال وجود دارد که یک تمدن پیشرفته دست به اصلاح و ایجاد تغییراتی در ستاره مادر خود نماید تا خانه سیاره ای خود را به شکل قابل سکنی درآورد. همانطور که سن ستارگان و مصرف هیدروژن در هسته آنها تحلیل می رود ، متورم شده و به غول های قرمز تبدیل می شوند، و ازین رو می توانند سیارات مجاور خود و حیات را در این مکان ها به خطر انداخته و غرق نمایند.

 

یک تمدن تکامل یافته می تواند با پیدا نمودن راهی برای تمدید زندگی یک ستاره، دست به جلوگیری از وقوع این بلایا زند. انجام چنین موضوعی نیازمند یک تلاش شگف آور و فوق العاده عظیم در جهت تغییر شرایط درونی یک ستاره می باشد . برای مثال آمیختن هیدروژن استفاده نشده از بخش بیرونی یک ستاره با هسته، برداشتن بخشی از مواد ستاره، و یا تنظیم نرخ چرخش ستاره، به منظور تغییر فشار درونی آن می توانند به تغییر شرایط درونی یک ستاره بیانجامند. اینچنین مداخلاتی به ستارگان مشخصات غیرمعمولی اعمال می نماید و ازینرو شواهدی بر وجود تمدن های قدرتمند بیگانه را برای ما به عرصه نمایش خواهد گذاشت.

(اعتبار تصویر: Mark Garlick/HELAS)

 

منبع : سایت نجوم ایران

ترجمه مهدی خسروی از سایت تحقیقاتی New Scientist

آخرین بروز رسانی ( دوشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۲۹ )

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

سلام امیدوارم حالتان خوب باشد.آدرس اتصال دامین به وبلاگ جدید ما:www.starnojom.orq.ir

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

سلام آدرس جدید ماwww.starnojom.orq.ir

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خانه وحشت

 

خانه وحشت

اختر شناسان بیشتر از هر زمانی به کشف سیاره قابل زیست دیگری مثل سیاره خودمان نزدیک شده اند. آنها در این راه تعدادی سیاره هولناک پیدا کرده اند. این سیارات دارای شرایط بسیار خشنی می باشند به طوری که حیات را در آن غیرممکن می سازد.

در اینجا تعدادی از ترسناکترین و کشنده ترین سیارات خارجی ارائه شده؛ نقاطی که هرگز آرزو نمی کنید سری به آنجا بزنید و حتی ترسناکترین خانه ها  و داستان های روی زمین هم در مقایسه با آنها رنگ می بازند.

 

باران تشعشعات، آیا کسی هست؟

سیارات PSR B1257+12b و c و d جزء اولین یافته ها بودند و همچنین جزء خارق العاده ترین سیارات قرار دارند. کل این سیستم به حکم گورستانی از باقی مانده های یک منظومه خورشیدی نرمال و عملکردی است. ستاره این منظومه در اثر یک انفجار بسیار عظیم مثل انفجار یک ابرنواختر از بین رفته است.

سیارات PSR B1257+12b و c و d همگی باقی مانده های یک منظومه خورشیدی از بین رفته هستند. آنها دائماً تحت تشعشات قوی قرار دارند.

شوک حاصل از موج انفجار این ابرنواختر اتمسفر و هر نوع موجود زنده ای که شاید زمانی بر روی آن زندگی می کرده را از نابود ساخته.

PSR B1257+12 به طور کامل از بین نرفته، هسته باقیمانده از ستاره قدیمی تبدیل به یک ستاره Zombie به نام Pulsar شده است. PSR B1257+12 دقیقاً در جای خود درحال چرخش است و هر 22/6 میلی ثانیه یک بار به طور کامل به دور خود می چرخد به طوری که یک دسته عظیم از تشعشعات را از خود خارج می سازد. این تشعشعات از روی زمین قابل روئیت هستند. سیارات این ستاره به طور منظم در معرض تشعشعات کشنده قرار دارند و این باعث شده تا اطمینان حاصل شود این سیستم به صورت یک سرزمین غیربشری باقی بماند.

 

 

باد عظیم

صدای وزش باد جزء حتمی در تمام خانه های متروک و ترسناک زمینی است. اما این شرایط روی HD189733 b نیز آن را به یک مکان بسیار ترسناک تبدیل می کند!

HD189733 b دارای بادهایی با سرعت 22000 مایل بر ساعت است.

HD189733 b در نگاه اول شبیه به سیاره "مشتری داغ" (Hot Jupiter) است. به شکل یک سیاره گازی عظیم که به طرز بسیار خطرناکی نزدیک به یک ستاره داغ و سوزان قرار گرفته. دمای روزانه در خنک ترین حالت به 1770 درجه فارنهایت می رسد. یک طرف این سیاره همیشه رو به ستاره اش قرار دارد.

زمانی که دانشمندان دمای طرف شب این سیاره را اندازه گرفتند متوجه شدند که تنها 500 درجه نسبت به طرف روز خنک تر است! اما چطور ممکن است سمت پشتی چنین سیاره ای اینقدر گرم باشد؟!

جواب این سوال "باد" است: باد خطرناک و بسیار نیرومندی که گرما را از طرف روز سیاره به طرف شب آن منتقل می کند. سرعت این باد 4500 مایل بر ساعت، حدوداً شش برابر سرعت صوت می باشد. در حقیقت اخترشناسان سرعت این باد را تا بالای 22000 مایل بر ساعت تخمین زده اند. وضعیتی که در آن تمام مکانهای بسیار ترسناک زمین در مقایسه با آن مثل یک روز خوب و آرام در کنار ساحل است.

 

 

سیاره جوشان و مشکلات آن

سیاره HD209458 b در موارد اندکی تشابهاتی با زمین دارد: این سیاره در اتمسفرش دارای بخار آب، متان و دی اکسید کربن است، عناصر اصلی برای حیات بر روی کره زمین. ولی این سیاره به مانند یک دیگ جوشان با درجه حرارت غیر قابل تصور می ماند.

تصویر فوق اتمسفر جوشان HD209458 b را در حالی که به دور ستاره اش می چرخد نشان می دهد.

حتی داغ ترین روزهای تابستانی زمینی به بدی وضعیت حاکم بر روی HD209458b نیست.  HD209458b سیاره ای است که با فاصله بسیار نزدیکی به دور ستاره اش می چرخد به طوری که در طول طی نمودن مدار 5/3 روزه اش اتمسفر آن از سطح سیاره جدا می شود. گازهای جدا شده از سطح HD209458 b دنباله ای به طول 200000 کیلومتر را تشکیل می دهد.

دانشمندان سیارات زیاد دیگری را مانند HD209458 b پیدا کرده اند. سیارات بزرگ گازی که در مدارهای بسیار نزدیک به ستاره شان در حال چرخش هستند و دارای اتمسفر کشنده و بسیار داغ می باشند. گاهی مواقع خطر نابودی و بلعیده شدن توسط ستاره ای که به دورش در حال چرخش اند برای چنین سیاراتی وجود دارد. همانطور که احتمالاً برای WASP-18b اتفاق می افتد.

HD209458b درست در لبه پرتگاه قرار دارد. شانس زیادی وجود دارد  که در طی یک میلیون سال آینده به طور کامل نابود شود و این درست زمانی است که اسپیرال ها (Spirals) در فاصله بسیار نزدیکی از ستاره قرار می گیرند. دانشمندان می دانند که آیا WASP-18b تا 10 سال آینده در راه مرگ قرار می گیرد یا خیر.

 

 

کاملاً تنها و بسیار سرد

سیاره OGLE-2005-BLG-390Lb با داشتن تنها 50 درجه کلوین سردترین سیاره خارجی ای است که تا کنون کشف شده.

در حالی که اغلب سیارات خارجی ای که تا کنون پیدا شده اند به طور وحشتناکی داغ هستند OGLE-2005-BLG-390Lb سردترین سیاره خارجی ای است که تا کنون کشف شده.

حدوداً 10 سال زمینی طول می کشد تا این سیاره مدار خود را به دور ستاره کوتوله  و ریز خود طی کند. متوسط درجه حرارت بر روی OGLE-2005-BLG-390Lb به 50 درجه کلوین یا منفی 370 درجه فارنهایت می رسد.

با وجود اینکه این سیاره اندکی بزرگتر از زمین است ولی سیاره ای است همیشه یخبندان به طوریکه حتی سردترین شب ها در قطب جنوب در مقایسه با آن با مانند بهشت می ماند.

 


ترجمه محمد علی مسلمی از سایت رسمی ناسا

آخرین بروز رسانی ( یکشنبه, ۰۱ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۱۸:۵۵ )

 

نويسنده: محمد علی مسلمی تاريخ: سه شنبه 4 اسفند 1398برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to nojoom.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com